ArtKit کیت هنری

موسیقی می تواند التیام بخش زخم تنهایی ما باشد

موسیقی می تواند التیام بخش زخم تنهایی ما باشد كیت هنری: عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشكی هرمزگان اظهار داشت: در این وانفسای زندگی كه همه می خواهند دیده شوند و از اینكه دیده نمی شوند در اضطراب و استرس به سر می برند، موسیقی می تواند التیام بخش زخم تنهایی ما باشد.


به گزارش كیت هنری به نقل از ایسنا، دكتر عباس فضلی در نشست پژوهشی كانون موسیقی دانشگاه علوم پزشكی هرمزگان با مبحث «موسیقی از ارسطو تا فارابی» با اشاره به اینكه نوجوانی اش در فضای موسیقایی گذشت، اضافه كرد: در دهه پنجاه فضای كشور پر از موسیقی فارسی و عربی بود اما در جوانی به واسطه ورود به حوزه علمیه قم و سیطره نگاه فقیهانه نسبت به موسیقی به مخالفت با آن گذراندم.
وی اظهار نمود: بعد از گذشت هفت سال، با تحصیل در دانشگاه تهران، از كالبد پیشین خود درآمده و به انسان و دین و هنر با زاویه دیگری نگریستم و با تساهل و تسامح دینی با آدم و عالم مواجه شدم و با مطالعه بیشتر به ساحت های دیگر وجود آدمی نظری افكندم و نیاز به موسیقی را در خود احساس كردم و این دفعه به آهنگ های كلاسیك و پاپ و آوازهای برآمده از زبان خوانندگان خوش لحن متمایل شدم و الان در خلوت خود گاه به موسیقی عربی، غربی و فارسی گوش می دهم.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشكی هرمزگان با اشاره به اینكه حال با سیر تحولاتی كه در خود یافته ام، معتقدم جوانان را نباید از هنر محروم كرد بلكه برعكس باید خواسته های موسیقایی شان را فراهم نمود، افزود: هرچند افراد جامعه به انتظار نمی نشینند و راه پر سنگلاخ خویش را بسان آب در بین جویباران روان می كنند.
فضلی با اشاره به اینكه از آنجائیكه دانشجویان حاضر در این نشست پزشكی و پیراپزشكی هستند، به بررسی و تفكیك علوم تجربی و علوم انسانی می پردازم، خاطرنشان كرد: بعد از رنسانس، با سیطره علوم تجربی، علوم انسانی به محاق رفت تا اینكه در قرن نوزدهم با ظهور فیلسوفی به نام ویلیام دیلتای این علوم نفسی تازه به خود گرفت. او با نگاه عمیق فلسفی درصدد بازبینی در حوزه علوم انسانی برآمد و با استفاده از اندیشه كانتی، به تفكیك دو ساحت عین و ذهن پرداخت؛ به اینكه ما بعنوان یك انسان با پدیده هایی مواجه هستیم كه وجودی مستقل از ما دارند و بعنوان فاعل شناسا متعلق ذهن قرار می گیرند.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشكی هرمزگان با اشاره به اینكه موجودات مستقل از انسان سازوكار خاص خویش را دارند و می توان آن ها را مورد مشاهده و آزمون قرار داد، بیان كرد: علوم تجربی متولی بازشناسی امور بیرونی است اما در مقابل، رشته های علوم انسانی ناشی از نگرش آدمی به خود و كاركرد خود است. حوزه علوم انسانی با دو پدیده فهم و تبیین سر و كار دارند.
وی با تاكید بر اینكه ما باید اول خویش را فهم نماییم و سپس به تبیین داده های درون خود بپردازیم، ازاین رو سازوكار شناخت خود، امری ضروری می باشد، تصریح كرد: دانشجویان همواره با امری بیرون از خود مواجهند، این امور بیرونی فرق نمی كند اشیا باشند یا دستگاه های فنی و یا حتی انسان هایی كه بعنوان ابزار اقتصادی و یا اعتباری به آن نگریسته می شوند اما پرداختن به خود یا از دریچه درون عالم هستی را نظاره كردن، رویكرد دیگری را طلب می كند.
فضلی با اشاره به اینكه بروز این رویكرد در زبان و برخورد كسانی قابل جست وجوست كه سخنی غیرتجربی به زبان می آورند و انسان ها را از زاویه ی دیگر مورد بررسی قرار می دهند تا وقتی به یك حرفه و تخصص بعنوان شغل نگاه می شود؛ هیچ تأثیری روی فرد نمی گذارد، افزود: اما با اندك توجهی به خود، شغل و حرفه رنگ می بازند. حالا با این مقدمه می توان گفت موسیقی نوعی فرو رفتن در خود و جدایی از عالم كثرت و رسیدن به وحدت است. موسیقی با تحریك درون، آدمی را متوجه خود می سازد و ساحت وجودی اش را اشباع و ارضا می كند. ازاین رو موسیقی یكی از طریق های پناه بردن به خود و توجه به ساحت وجودی است.
وی با اشاره به اینكه مراد از این گرایش توجه به موسیقی در تنهایی است و یا درك تنهایی در جمع است، اظهار نمود: عطف عنان به خود در هر صورت امری تماشایی و مبارك است، انسان هایی كه از تنهایی خود لذت می برند، بیشتر متوجه خود وجودی شان می شوند و به انسانی دیگر تبدیل می شوند در نگاه من موسیقی اگر فرد را متوجه خود نكند، لغو و بیهوده است و نوعی غفلت را به همراه دارد. موسیقی باید ما را متوجه خود كند نه دیگری و دیگران.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشكی هرمزگان با اشاره به اینكه حال با عنایت به این مقدمه، رویكرد ارسطو به هنر موسیقی را می كاوم، اظهار نمود: افلاطون در كتاب فایدون، فایده ای برای شعر و موسیقی قائل نیست چراكه اعتقاد دارد این عناصر ما را از حقیقت دور می سازند و عواطف ما را فربه می كنند و عقل عملی را دچار پریشانی. حال آنكه آموزش باید به ما بیاموزاند كه عنصر عقلی، كامل و جداست و بدون تأثیرپذیری از عناصر پست نفسانی به ادراك كلیات مشغول می باشد.
فضلی با اشاره به اینكه ارسطو در كتاب «اخلاق نیكوماخس» قاطعانه این نظر را مردود می شمارد و اعتقاد دارد دریافت حقایق اخلاقی به معنای درك قواعد عام نیست بلكه مستلزم درك شهودی خصوصیت های برجسته اوضاع مختلف و پیچیده ای است كه در زندگی با آن مواجه می شویم، اظهار نمود: از میان قضایای مربوط به رفتار یا عقل عملی، قضایای كلی مصداق های بیشتری دارند ولی قضایای جزئی صادق ترند چونكه عمل با موارد جزئی سر و كار دارد.
وی افزود: ارسطو در فصل نهم كتاب «فن شعر» هم به این مورد توجه داشته و می گوید، شعر ابزاری برای موسیقی است و الفاظ، اصوات را تكمیل می كند. شعر از حیث ارزش فلسفی بالاتر از تاریخ است چونكه داستان هایی كه به شعر سروده می شوند، نمونه وارترند.
فضلی افزود: پاسخ ارسطو به دومین اعتراض افلاطون این است كه عواطف همیشه مایه آشفتگی نیستند بلكه غالباً امكان دارد منشأ آموزش و ارشاد باشند. اغلب تشخیص می دهیم كه چه نماییم و یا چه كرداری با منش و اصول اعتقادی ما سازگار است. ارسطو استدلال می كند كه واكنش عاطفی مناسب بخشی از منش نیك است. به نظر او این مقصود به بهترین وجه حاصل نخواهد شد مگر با آشنایی با آثاری از موسیقی و شعر كه عاطفه ی انسانی یا تدبر آدمی یا هر دو را بنمایاند.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشكی هرمزگان اضافه كرد: مارتا نوسباوم ارسطو پژوه بزرگ معاصر می گوید: راست است كه ارسطو احتمالاً معتقد بود كه همه تجربه ها و فعالیت های آدمی هر بار در بستر قسمی مادی صورت می گیرد اما ابداً این بدان معنا نیست كه جریان موردنظر را شرحی مادی به نحوی كافی تبیین كرده است. ارسطو اعتقاد دارد شرح مادی به تنهایی هیچگاه تبیین كننده نیست.
وی با اشاره به اینكه ارسطو توجه به آثار هنری و موسیقی و شعر را دلیلی بر فرا رفتگی پزشكان از شغلشان می داند، اظهار نمود: ابراز واكنش در برابر رویدادهای تراژدی به ما درس اخلاق می دهد و ادراكات ما را ظریف تر می كند به نحوی كه با استفاده از تجربیات خودمان، خواهیم توانست در هر وضع پیچیده، خصوصیت های اخلاقی دخیل و مربوط را بهتر تشخیص دهیم.
فضلی با اشاره به اینكه ارسطو را معلم اول دانسته اند و از آنجائیكه بعد از گذشت هفت قرن فارابی به ترجمه آثار ارسطو در دوره اسلامی پرداخت او را معلم ثانی نام نهاده اند، افزود: فارابی به اقتفا و تبعیت از دو كتاب اخلاق نیكوماخس و فن شعر ارسطو كتاب «موسیقی كبیر» را به نگارش درآورد و با استفاده از زبان ریاضی، نت های موسیقی را بازشناسی كرد. وی كتاب خویش را پیرامون مباحث نظری موسیقی در هشت مقاله تنظیم كرد. برخی كتاب «كلام فی الموسیقی» هم به او نسبت می دهند. فارابی در كتاب اول، موسیقی را به سه نوع الف ـ موسیقی نشاط انگیز ب ـ موسیقی احساس انگیز ج ـ موسیقی خیال انگیز تقسیم می كند.
وی با اشاره به اینكه نوع اول كه معمولاً با گفتار و خوانندگی همراه می باشد، فرد را به یك نشاط موقت می رساند و گاه می تواند غفلت زا هم باشد، اظهار نمود: در نوع دوم، گونه ای انفعال صورت می گیرد یعنی تا حدودی فرد را متوجه خود می سازد اما نوع سوم مهم ترین نوع موسیقی است كه باعث واكنشی از جانب روح می گردد و خیال آدمی را تحریك و فعال می كند و فرد، با تقویت حالات درونی خود، به مسائل و مشكلات بیرونی پاسخی درخور می دهد به این معنا كه تحمل رنج برایش آسان تر می گردد و مفهوم گذشت زمان از بین می رود.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشكی هرمزگان با اشاره به اینكه از مجموع مباحثی كه طرح شد می توان دریافت كه موسیقی باید ما را متوجه خود و درون ما را تقویت كند، اظهار نمود: همگامی عقلانیت و عواطف سبب بالانس در زندگی و تعادل در رفتار است. به قول میلان كوندرا بار هستی درون آدمی را آزار می دهد و تحمل آن سخت و طاقت فرساست، برای نجات از این دفعه و تحمل آن، باید به چیزی چنگ زد. موسیقی یكی از پدیده هایی است كه ما را در این جهت یاری می رساند.
وی در انتها با اشاره به اینكه انسان امروزی از تنهایی خود فرار می كند چون با خود بیگانه است، خاطرنشان كرد: موسیقی آشتی كردن با خود وجودی است. در این وانفسای زندگی كه همه می خواهند دیده شوند و از اینكه دیده نمی شوند در اضطراب و استرس به سر می برند، موسیقی می تواند التیام بخش زخم تنهایی ما باشد.



1397/07/21
15:24:21
5.0 / 5
5237
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۷ بعلاوه ۳
ArtKit کیت هنری
artkit.ir - حقوق مادی و معنوی سایت كیت هنری محفوظ است

كیت هنری

کیتهای هنری