ArtKit کیت هنری

لالایی هایی که مهر وطن را با خون ما می آمیزند

لالایی هایی که مهر وطن را با خون ما می آمیزند کیت هنری: وطن دوستی و ایستادگی برای وطن را مادران ما، با شیر به جان مان ریخته اند و با لالایی های شان در گوش مان خوانده اند و مثل گنجی ابدی در دل هایمان به یادگار گذاشته اند.



خبرگزاری مهر

، گروه فرهنگ و ادب، طاهره طهرانی:

می اظهار داشت: خانم جوان دانشجویی، آمده بود برای مصاحبه. بچه اش هم همراهش بود، پسرکی حدود یکساله. وقت مصاحبه نمی شد پیش مادرش بماند، همکاران طفلک را آوردند بیرون و دادند بغلم؛ اهتمام کرده بودند با خوراکی و آبنبات آرامش کنند که موفق نبود؛ لابد ما خانم ها بهتر بلدیم یک بچه که فارسی هم نمی فهمد را چگونه آرام نماییم تا مصاحبه مادرش تمام شود.
طفلک آمد بغلم، در بین چهره های ناآشنا آشفته بود و در آستانه گریه. فکر کردم چیزی برایش بخوانم مثل لالایی، که هم آرام بشود و هم ریتم را بشنود و هرچند کلمات و مدلول شان را نمی داند و نمی شناسد، اما مهربانی و امنیت را از لحن و صدا بفهمد. لالایی که محمد نوری خوانده بود یادم آمد، نوازش کنان خواندم، سرش را گذاشت روی شانه ام و گوش می داد. همین طور که راه می رفتم بارها و بارها خواندمش، پسرک با آرامش گوش می داد. نمی دانم اصلاً کلمات را می فهمید؟ یادم نیست چقدر طول کشید تا کار مادرش تمام بشود و بیاید دنبالش، ولی وقتی بوسیدمش و رفت فکر می کردم چگونه به هم پیوسته است این نخ حیات، رشته ای از مادرانگی و فرزند و وطن. یک کودک فلسطینی توی بغل منِ ایرانی با یک لالایی لطیفِ بختیاری که از شالیزار آغاز می شود و آخرهایش می گوید «خون می دُم رویِ خاکم، خاک خومون آی طلایَه، جون می دُم غم ندارُم، بالاسر مون یَه خدایَه» آرام می گیرد. این رشته مهر حتما یک جایی به هم گره خورده است...
ترانه «شالیزار» با صدای محمد نوری اجرا شده است. متن این ترانه شعری فولکلور با گویش بختیاری است، در شمال استان خوزستان شالیزار هست و برنج کشت می شود و بختیاری ها هم در این مناطق زندگی می کنند. آهنگسازی آنرا فریبرز لاچینی انجام داده است و در آلبوم آوازهای سرزمین خورشید انتشار یافته بود.

تصاویر این لالایی فضایی شاعرانه و تصویری از طبیعت و زندگی کشاورزان در شالیزارها دارد و با لحن لالایی، امید و نور را به تصویر می کشد. این ترانه با تلفیقی از عناصر طبیعت، فرهنگ بختیاری و نمادهای مقاومت هم راه است و به صورتی نوای امید و پایداری در مقابل سختی ها و مهر به سرزمین را دارد. به متن ترانه که ترجیع بندش لالایی است نگاه کنیم:
شکفته غنچه مهتاب تو بهشت شالیزاران
سنبله می رقصد به ناز با سرود شالیکاران
شالیزار سبز و بیدار، پیرهن عروس پوشیده
عطر خاک عطر مهتاب عطر تازه امیده
لای لایی، لای لایی، شالیزار امید مایی
لای لایی، لای لایی، شالیزار نور خدایی
کم کَمَک مهتاب شالی، می رود تا سحر بیاید
شالیزار در انتظار، تا که خورشید در بیاید
شالیزار سبز و بیدار، پیرهن عروس پوشیده
عطر خاک عطر مهتاب عطر تازه امیده
لای لایی، لای لایی، شالیزار امید مایی
لای لایی، لای لایی، شالیزار نور خدایی
وای گلُم کجا کوچ نماییم، از دیار خوب خومون؟
وای خدا نذا بَشینِه، خاک غریبی بهمون
خون می دُم رویِ خاکم، خاک خومون آی طلایَه
جون می دُم غم ندارُم، بالاسر مون یَه خدایَه
لای لایی، لای لایی، چه خوشه ولاتِ خومون
لای لایی، لای لایی، دشمنُم می بی نم پشیمون
شِمشیری که خوم بستُم، می کَشُم به روی دشمن
موخوم با اسب کَهرُم، می تازُم به طرف دشمن
اسبَ پیر، زین و برگُم، یار قشنگُم تفنگُم
چکمه و شمشیرُم، قِطار قِطار فِشنگُم
لای لایی، لای لایی، چه خوشه ولاتِ خومون
لای لایی، لای لایی، دشمنُم می بی نم پشیمون
در ساختار شعری لالایی چند عنصر شعری مهم به کار رفته است که در لالایی های ایرانی بطور کلی رایج است، همچون این که لالایی ها به طور معمول دارای وزن موزون و قافیه اند، اما قافیه به صورت دقیق شعر کلاسیک رعایت نمی شود و بیشتر هماوایی و تکرار اصوات برای ایجاد ریتم آرامش بخش به کار می رود. وزن اغلب بر پایه تکرار الگوهای ساده و قابل حفظ است که برای خردسالان مناسب باشد. همین طور تکرار مصراع ها یا واژه های کوتاه برای ایجاد حس آرامش و لحن لالایی به کار می رود. این تکرار به تثبیت حس امنیت و آرامش در کودک کمک می نماید.
لالایی ها به طور معمول روایت ساده و خطی دارند که با زمان و مکان مشخص هم راه است. در این داستانها به طور معمول حضور مادر به عنوان راوی و کودک به عنوان مخاطب دیده می شود. گاهی وقایع یا احساسات بصورت تدریجی و با تکرار بازگو می شوند تا ذهن کودک را آرام کنند. لالایی ها با زبانی ساده و عاطفی، صمیمی و پر از مهر مادرانه سروده می شوند که احساسات عمیق مادر به کودک را منتقل می کند و در عین حال برای فهم کودک قابل درک است.
اشاره به محل ها و مفاهیم در رابطه با آن شیوه زندگی (مثل شالیزار و شالیکاران، مهتاب، بهشت، ولات یا ولایت و ده و آبادی خودمان، کوچ و زمین) و اشیا و موجودات (اسب و زین و برگش، شمشیر و تفنگ و قطار فشنگ که جزئی از زندگی ایل نشینان بختیاری است) تصاویر طبیعی برای خلق فضای شاعرانه و آرامش بخش است که کودک را با محیط پیرامون آشنا کرده و حس امنیت و آرامش را تقویت می کند. اما نکته مهمی در این ترانه نهفته است.
لالایی با تصاویر زیبایی زمین و شالیزار زیر نور مهتاب شروع می شود، رقص شالی و باد و نسیم شبانه که با تصاویر طلوع که گرمی و امید می بخشد و در ادامه می آید، جایگزین می گردد. در بند بعدی موسم کوچ می رسد اما انگار این کوچ مانند کوچ همیشه ایل از ییلاق به قشلاق و برعکس نیست، کوچی الزامی است از سر فشاری یا ستمی. این شیوه کوچاندن یا یکجا نشین کردن الزامی توسط شاه یا با حمله دشمن نیز در حافظه ایل بختیاری زنده است. و مادری که در گوش فرزندش لالایی می خواند، انگار نگرانی و دلواپسی اش را می سراید وقتی می گوید:
وای گلُم کجا کوچ نماییم، از دیارِ خوب خومون؟ (وای گل من، از دیار خوب خودمان به کجا کوچ کنیم؟)
وای خدا نذا بَشینِه، خاک غریبی بهمون (وای خدا… نگذار خاک غریبی و غربت به سر و روی ما بنشیند)
خون می دُم رویِ خاکم، خاک خومون آی طلایَه (خون می دهم روی خاک خودم، آخ که خاکِ خودمان طلاست)
جون می دُم غم ندارُم، بالاسر مون یَه خدایَه (جانم را _برای این خاک_ می دهم و غمی ندارم، بلای سرمان خدایی هست)
و همین مادر، در بند بعدی وارد عمل می شود و شمشیر و تفنگ و قطار فشنگش را برمی دارد و گویی ایستادگی را به دلبندش یاد می دهد:
شِمشیری که خوم بستُم، می کَشُم به روی دشمن (شمشیری که خودم به کمرم بستم را به روی دشمنم می کشم)
موخوم با اسب کَهرُم، می تازُم به طرف دشمن (سوار اسب کهرم میشوم و به طرف دشمن می تازم)
اسبَ پیر، زین و برگُم، یار قشنگُم تفنگُم (اسب پیرم، زین و برگم، و تفنگی که یار قشنگم است)
چکمه و شمشیرُم، قِطار قِطار فِشنگُم (چکمه و شمشیر و قطارهای فشنگی که حمایل مردان و زنان ایل می شده است در زمان نبرد)
همانطور که پیداست ترجیع بند دو بند پایانی لالایی با دو بند بالایی متفاوت است:
لای لایی، لای لایی، چه خوشه ولاتِ خومون (لای لایی، لای لایی، ولایت _ده و آبادی و سرزمین خودمان_ چه خوب و خوش و دلخواه است)
لای لایی، لای لایی، دشمنُم می بی نم پشیمون (لای لایی، لای لایی، دشمن را پشیمان می بی نم، یا خواهم دید)
لالایی ها، شعرهایی برای خواباندن بچه ها نیستند، هرچند در گوش خردسالان مان وقت آرامش خوانده می شوند و طفل با شنیدن این نوای آرام از لبان مادر و با صدای آشنای او چشم بر هم می گذارد. لابه لای کلمات این لالایی نوعی حماسه خوابیده است، می توان دید که مهری به خاک و سرزمین و دلاوری ای برای ایستادگی و رویارویی با دشمن برای آباد ماندن سرزمینی که خاکش طلاست، در گوش فرزند خوانده می شود. بگفته امیرالمومنین علی بن ابیطالب (ع) سرزمین ها با وطن دوستی آباد می شوند؛ و وطن دوستی و ایستادگی برای وطن را مادران ما، با شیر به جانمان ریخته اند و با لالایی هایشان در گوش هایمان خوانده اند و مثل گنجی ابدی در دل های مان به یادگار گذاشته اند.


منبع:

1404/04/18
19:03:16
5.0 / 5
6
تگهای خبر: آلبوم , تصویر , زندگی , زیبایی
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان کیت هنری در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۲ بعلاوه ۱
جدیدترین ها

ArtKit کیت هنری
artkit.ir - حقوق مادی و معنوی سایت كیت هنری محفوظ است

كیت هنری

کیتهای هنری ؛ کیت هنری، با ارائه انواع کیت های هنری، شما را در خلق آثار هنری زیبا و لذت بخش یاری می کند.