ArtKit کیت هنری
هر هفته یك فیلم كوتاه در مهر -۲۱؛

سینمای تلخ، بچه کشی و تراژدی امید

سینمای تلخ، بچه کشی و تراژدی امید کیت هنری: این گفتگویی صریح میان فیلمساز دغدغه مندی است که یک فیلم بسیار تلخ ساخته و فیلمساز دیگری که معتقد می باشد سینما باید نگاه مهربان تری به دنیا داشته باشد و امید بیافریند؛ می توان حکم قطعی صادر کرد؟



خبرگزاری مهر-گروه هنر-زهرا منصوری: درست در همین سال هایی که سینمای ایران بواسطه قهر مخاطبان سایه سنگین رکود حاکم بر گیشه ها را تجربه می کند و پروسه عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه بواسطه فراگیر شدن زمینه های عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.
«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریان ساز در دنیای جدید به حساب می آید و بنابراین دیگر به سختی می توان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.
به همین منظور سرویس هنر خبرگزاری مهر می خواهد با سرفصل ثابت «هر هفته یک فیلم کوتاه در مهر» به معرفی قسمتی از تولیدات «سینمای کوتاه ایران» در قالب گفتگو با عوامل این آثار بپردازد.
فیلم کوتاه «آرامگاه» بیست و یکمین فیلم کوتاهی است که در قالب این سلسله گفتگو میزبان کارگردانش بودیم.
«آرامگاه» سوژه ای تکان دهنده و تلخ درباره ی وضعیت مادری دارد که شوهرش فراری است و حالا نوزادش از دنیا رفته است اما به علت شرایط و قوانین موجود، امکان دریافت گواهی فوت رسمی و دفن قانونی فرزندش را ندارد.
فیلم در عین نگاه دغدغه مند، روایتی به شدت تلخ دارد و همین موضوع بهترین بهانه بود تا فراتر از یک فیلم، درباره ی آنچه سال هاست در سینمای ایران درباره ی کیفیت پرداختن به سوژه های تلخ که از دید برخی سویه سیاه نمایی هم پیدا می کند، به گفتگو با عوامل این فیلم کوتاه بنشینیم.
علی دارایی کارگردان فیلم کوتاه «آرامگاه» و سعید نجاتی از کارگردانان باسابقه سینمای کوتاه و مشاور این فیلم که گاه نگاه و نگاهی کاملاً متعارض با کارگردان جوان این فیلم داشت، در این جلسه همراه ما بودند و به نکات مهمی درباره ی فیلم سازی پیرامون سوژه های تلخ اشاره کردند.
آنچه می خوانید حاصل گفتگوی خبرگزاری مهر با عوامل فیلم کوتاه «آرامگاه» است.
* پیش از هر چیز از ماجرای «بچه کشی» شروع نماییم که متأسفانه در سالهای اخیر بسیار در سینمای ایران زیاد شده و فیلمسازان ما خیلی راحت سراغ سوژه های در رابطه با مرگ بچه ها می روند. این نکته ای است که حتی در سینمای جهان هم ملاحظات جدی درباره ی اش وجود دارد و به علت تلخی بیش از اندازه کمتر اجازه پرداختن به آنرا می دهند. فیلم شما هم با محوریت مرگ یک نوزاد روایت می شود. فکر نمی کنید این حجم از تلخی برای مخاطب می تواند آزاردهنده باشد؟
علی دارایی: بله این مورد در سینمای ایران زیاد شده است اما موضوع فیلم من واقعاً «بچه کشی» و حتی آن «بچه» نیست...
* بله و اتفاقاً این جزو امتیازات فیلم شماست که با صراحت سراغ جنازه کودک نمی روید و فاصله خودرا از آن حفظ می کنید. این مسئله در کارگردانی شما کاملاً هوشمندانه است.
دارایی: واقعیت این است که دغدغه های ذهنی من خیلی بر روی موقعیت های حساس متمرکز است و همیشه دوست دارم برای فیلمسازی دست روی یک ایده ناب بگذارم. پیدا کردن این ایده ناب در مواردی ممکنست بار دراماتیک بالایی داشته باشد و به تلخی گرایش پیدا کند. داستان فیلم «آرامگاه» هم موضوعی بود که سال ها قبل به ذهن من رسیده بود.
تصویری را در ذهنم داشتم که پس از مدت ها مجید حلوایی توانست آنرا تبدیل به یک فیلمنامه کند. وقتی من آن متن را خواندم احساس کردم ظرفیت ساخت را دارد. از روز اول هم می دانستم که برخی نسبت به حجم تلخی آن موضع خواهند گرفت. البته که قصد من هیچگاه ساخت یک فیلم فقط تلخ نبوده و نخواهد بود. برای من این مورد اهمیت داشت که اگر چنین موقعیتی برای یک دختر جوان اتفاق بیفتد، واقعاً نمی داند چه باید بکند؟ هنوز هم که به آن فکر می کنم، نمی دانم یک مادر در چنین موقعیتی چه می تواند بکند؟ علی دارایی
* به لحاظ قانونی در این حوزه تحقیق کرده بودید که برای چنین نوزادی گواهی فوت صادر نمی شود؟
دارایی: مسئله اصلی فیلم همین است. این قوانین اداری و بروکراسی در این موارد وجود دارد که حتما باید پدر به عنوان ولی قانونی حضور داشت باشد تا برای فرزندی که هنوز شناسنامه ندارد و فوت شده است، گواهی فوت صادر شود. اساساً این که در طول فیلم بجای آنکه بچه را در بغل مادر ترسیم کنم آنرا روی دوش مادر گذاشتم به این علت بود که می خواستم به بار مضاعفی که به دوش چنین مادری تحمیل می شود اشاره داشته باشم. حتی در پلان آخر بگونه ای شاهد فراغ بال این مادر هستیم. مادری که سوای از غم فرزندش، بار مضاعفی را هم بر دوش می کشد.
* موقعیت داستانی فیلم خیلی عجیب و غریب است و منجر به تصمیم عجیبی از طرف کاراکتر اصلی هم می شود. اگر او می خواست مسیر طبیعی را برای خاک سپاری فرزندش طی کند، چه باید می کرد؟
دارایی: بر طبق تحقیقات میدانی که با حضور در پزشکی قانونی پیگیری کردیم در چنین موارد خاصی که فرزند شناسنامه هم ندارد، در گام اول باید ولی او یعنی پدرش پیدا شود. اگر پدر نباشد، پیکر برای ۴۰ روز در سردخانه نگه داری می شود تا آگهی برای یافتن پدر در رسانه های رسمی منتشر شود. پس از این مدت قاضی برای دفن بچه حکم صادر می کند. البته شنیده ام که بتازگی این قانون کمی تعدیل شده است. هنوز حضور پدر مطابق قانون الزامی است اما قاضی با شرایط راحت تری حکم صادر می کند.
نجاتی: خاصیت این جنس فیلم شبیه «آرامگاه» می تواند این باشد که قانون گذار نسبت به آن تأثیر بپذیرید و متوجه شود چنین معضلی در قوانین وجود دارد. چه بهتر که این مورد بجای آنکه در قالب عریضه و نوشتار مطرح شود، در قالب یک اثر هنرمندانه به تصویر کشیده شود
* آقای نجاتی شما به عنوان مشاور این فیلم چه نگاهی به این مورد دارید؟
سعید نجاتی: ابتدا می خواهم از شما و خبرگزاری مهر بابت توجه به سینمای کوتاه تشکر ویژه کنم. من تلخی زیاد از حد در یک فیلم را دوست ندارم اما معتقدم فیلم کوتاه اساساً باید فضای بازتری نسبت به سینمای بلند که مخاطب گسترده تری دارد، داشته باشد. در فیلم کوتاه با هزینه های کمتر می توان تجربه های بهتری را به دست آورد. از نظر محتوایی هم با این چالش مواجه نیستیم که امکان دارد یک خانواده در سالن سینما به تماشای فیلم بنشینند. امروز البته ما در سینمای بلند شاهد برخی موضوعات هستیم که گویی در سینمای کوتاه نمی توان روی آنها کار کرد. در حالیکه باید شرایط برعکس باشد.
خاصیت این جنس فیلم شبیه «آرامگاه» می تواند این باشد که قانون گذار نسبت به آن تأثیر بپذیرید و متوجه شود چنین معضلی در قوانین وجود دارد. چه بهتر که این مورد بجای آنکه در قالب عریضه و نوشتار مطرح شود، در قالب یک اثر هنرمندانه به تصویر کشیده شود. گاهی شاید لازم باشد مسئولان مربوطه این دست آثار را بصورت دسته بندی شده برای نمایندگان مجلس به نمایش بگذارند تا شاید بتوان برای این معضلات فکری کرد. شخصاً هم نمایندگان مجلس را دور از مردم نمی دانم و احساس می کنم در رویارویی با چنین فیلمی می توانند اثر بپذیرند و در قوانین بازبینی کنند.
نگاه هنرمند هم همین است که در کنار مسائل هنری، در فیلمش نشان دهد که این معضلات هم وجود دارد. در عین حال من خودم پس از این همه سال فعالیت، چنین نگاهی دیگر به سینما ندارم و ترجیح می دهم سینما حال خوب به مردم بدهد. اساساً امروز ملاکم برای فیلم خوب و بد، سوای از مسائل تکنیکی، این است که وقتی از سینما بیرون می آیم حالم خوب باشد. در عین حال وجود تلخی ها را هم نمی توان کتمان کرد. ترجیح خودم اما این است که فیلم هایی را ببینم که نگاه مهربانانه تری به دنیا دارند. اگر شرایط پاسپورتی ما بهتر بود و فیلمسازان جوان می توانستند آسان تر در فستیوال های جهانی حضور داشته باشند می دیدند که در جشنواره های اروپایی هم بیشتر بدنبال قصه های ساده و امیدبخش هستند در مجموع فکر می کنم ساخت این دست فیلم های تلخ برای مسئولان لازم است و آن دست فیلم های امیدبخش برای مردم موردنیاز است.
* یعنی به عنوان یکی از فیلمسازان باسابقه در سینمای کوتاه قائل به تفکیک میان فیلم ها هستید و دسته ای از آنرا برای مسئولان مناسب می دانید و دسته ای دیگر را برای مردم و مخاطبان عام؟
نجاتی: فیلمساز بالاخره در دل یک جامعه زندگی می کند و نگاهی از جامعه اش می گیرد. من بصورت طولانی مدت در بسیاری از جاهای ایران زندگی کرده ام. من وقتی در مقطعی در قم بوده ام نمی توانم نگاهی که حاصل بزرگ شدن من در یک خانواده مذهبی است را در فیلمسازی ام نادیده بگیرم. بالاخره فیلمسازی مانند علی دارایی فیلمی مانند «آرامگاه» را می سازد که بصورت غیررسمی می دانیم که دلیل عدم راه یابی اش به جشنواره فیلم کوتاه تهران، موضوع آن بوده است. بالاخره ما یک سری فیلمساز داریم که چنین دغدغه هایی دارند. البته حساب آنها از فیلمسازانی که اساساً نگاهشان این است که در آثارشان نشانه گذاری کنند برای خوش آمد جشنواره های خارجی جداست. بله هستند فیلمسازانی که می گویند اگر در فیلمم بچه ای را بکشم، بیشتر فیلمم دیده می شود. البته تعدادشان زیاد نیست اما هستند و لااقل کسی نمی تواند به من بگوید اینطور فیلمسازان وجود ندارند. اما در مقابل آن فیلمسازانی که واقعاً چنین دغدغه هایی دارند راه حل چیست؟
نجاتی: بله هستند فیلمسازانی که می گویند اگر در فیلمم بچه ای را بکشم، بیشتر فیلمم دیده می شود. البته تعدادشان زیاد نیست اما هستند و لااقل کسی نمی تواند به من بگوید اینطور فیلمسازان وجود ندارند. اما در مقابل آن فیلمسازانی که واقعاً چنین دغدغه هایی دارند راه حل چیست؟
یک راه حل همین است که بگوییم ما فیلم تو را به جشنواره راه نمی دهیم چون تلخ است و امکان نمایش عمومی ندارد. چنین نگاهی در همه جای دنیا هم معمول است و اینطور نیست که بطورمثال در کشور آلمان هر فیلمی ساخته شود، حتما به پخش عمومی هم برسد. با این توضیحات می خواهم بگویم بله، فیلم ها از نظر مخاطبان می توانند قابل تفکیک باشند.
درباره تعدادی از فیلم ها باید دعوت به گفتگو صورت بگیرد. نه این که من این سوی میز باشم و نسبت به شمایی که آن سوی میز هستید احساس پدرخواندگی داشته باشم. با این نگاه می توان درباره ی این جنس فیلم هایی که تلخ هم هستند و در وضعیت فعلی امکان عرضه عمومی در جامعه هم دارند، وارد گفتگو با فیلمساز شد. می توانم حتی همین آثار تلخ را برای گروهی از مسئولان به نمایش بگذارم. اتفاقاً به فیلمساز هم بگوییم ممنون که این مسئله را به ما یادآوری کردید. ما متوجه هستیم که تو فیلمساز خوبی هستید. اینطور نباشد که به علت ساخت یک فیلم تلخ، تکنیک فیلمسازی یک فیلمساز را زیر سوال ببریم.
وقتی فیلمسازی یک فیلمش کنار گذاشته می شود، قسمتی از زندگی اش نابود می شود. دوستی دارم که فیلم خوبی ساخته بود اما فیلمش پس از سه سال امکان نمایش پیدا کرد و دیگر به هیچ دردش نخورد! فیلمساز زمان ساخت آن فیلم انرژی و اتمسفری داشت که اگر در موعد خودش دیده می شد، می توانست فیلم بعدی اش را موفق تر بسازد. امثال علی (دارایی) هم همین گونه هستند و وقتی فیلمی به این تلخی می سازند باید او را دعوت به گفتگو نمود. به آسانی هم می توان فهمید یک فیلمساز با رویکرد فستیوالی سراغ یک سوژه تلخ رفته است یا از سر دغدغه به آن پرداخته است.
* جناب نجاتی شما در سالهای اخیر مسئولیت هایی هم داشته اید و امکان دارد تعدادی از فعالان سینمای کوتاه که این مصاحبه را می خوانند، قسمتی از دیدگاه های شما در این مصاحبه را معطوف به همین همکاریهای رسمی تان با مجموعه های دولتی بدانند. مثل همین ماجرای فیلمسازی برخی فیلمسازان با هدف رضایت فستیوال های خارجی که در ادبیات اغلب مدیران به کار برده می شود.
نجاتی: اساساً فیلم کوتاه بدون حضور در فستیوال ها جایگاهی ندارد. من در موقعیتی مشغول مطالعه بریده هایی از مصاحبه های فیلمسازان و مسئولان در دهه ۶۰ هستم و برایم این نکته بسیار جذاب است که از همان زمان مسئله سینمای کوتاه این بوده است که ای کاش تلویزیون به جریان پخش ورود کند تا فیلمسازان کوتاه هم بتوانند درآمد داشته باشند! می خواهم بگویم از آن زمان تا امروز دغدغه ها همین بوده است.
من ۲۲ سال با بچه های فیلم کوتاه زیست کرده ام با بزرگ و کوچکشان ارتباط دارم و عشق به سینما را در جریان فیلم کوتاه می بینم. همیشه سینمای کوتاه ما خیلی به جاتر از سینمای بلند و دغدغه مندتر بوده است. امروز ساخت فیلم کوتاه کار بسیار گرانی است که حداقل ۳۰۰ میلیون تومان هزینه دارد. اتفاقاً گله ام خطاب به مسئولانی است که گاهی می خواهند این بچه ها را سانسور کنند. یک مدیر با یک تصمیم غلط می تواند یک فیلمساز را نابود کند. فیلمی داشتم که سه بار از تلویزیون پخش شده بود اما در جشنواره فیلم «وارش» با نظر یکی از مدیران استانی ارشاد، گرفتار ممیزی شد و از بخش داوری آنرا کنار گذاشتند!
دارایی: همه مشکل همین است که همین تک نفرها می توانند تصمیماتشان را اعمال کنند!
نجاتی: گله اینجاست. البته در مواردی یک مسئول به این جمع بندی می رسد که یک فیلم را نمی توان اکران کرد. البته هیچگاه در حجم گسترده این اتفاق رخ نداده است. خدا می داند در این سال ها هیچگاه چنین اتفاقی رخ نداده و می توانم از مدیران وقت انجمن سینمای جوانان دفاع کنم. اساساً برای همین می گویم خوب است گفتگو میان مسئولان و بچه ها شکل بگیرد. اینطور نیست که گاهی ناگهان شایعه می شود که ۷۰ فیلم بصورت همزمان سانسور شده است! قسمتی از این خبرسازی ها محصول ماهی گیری برخی افراد است. من نوعی فیلم بسیار بدی ساخته ام اما پس از حذفش می گویم سانسور شده ام! این فاصله را می توان با گفتگو و دادن اطلاعات شفاف، کاهش داد. سعید نجاتی
* آقای دارایی مشخصاً درباره ی فیلم «آرامگاه» این تفکیک مخاطبی که آقای نجاتی اشاره کردند در ذهن شما هم وجود داشت؟ واقعاً فیلم تلخی می ساختید که به مسئولی تلنگر بزنید؟
دارایی: شاید این هم بوده است اما فقط همین مورد نبوده است. راستش را بخواهید معتقدم مسیر ما از قالب گفتگو خارج شده است. امیدوار هستم شرایط ایده آلی که سیعدجان (نجاتی) ترسیم می کنند شکل بگیرد. مسئولانی بوده اند که همین فیلم را برای آنها به نمایش گذاشتم و فقط به من خرده گرفتند که این چه فیلم تلخی است که ساخته ای! باید به آنها بگویم باور کنید این نگاه من به یک مسئله است و هیچ دلیل دیگری مانند حضور در جشنواره ها نداشته ام.
طبیعتاً همه فیلمسازان امید دارند فیلم شان در جشنواره ای دیده شود اما فیلمسازی مثل من می تواند چنین نگاهی هم داشته باشد. فیلم بعدی من هم با همین غلظت و بلکه کمی بیشتر، فیلم تلخی است. من این جنس فیلمسازی را دوست دارم و احساس می کنم کمتر فیلمسازی جرأت می کند سراغ این موضوع ها برود. مضاف بر این که این موضوع ها در بعضی فستیوال های خارجی هم حذف می شوند. فقط به علت تلخی زیاد و این اتفاق درباره ی فیلم من هم رخ داده است.
* همین فیلم «آرامگاه» را به جشنواره خارجی فرستاده اید و به علت تلخی زیاد رد شده است؟
دارایی: بله.
* سیاست های آنها در موضوعات در رابطه با کودکان و بچه ها سخت گیرانه تر است.
دارایی: طبیعی است جشنواره ای که اعلام می کند رویکردش «امید» است، فیلم من را نمایش ندهد. چرا باید چنین کاری بکند؟ این اصلاً منطقی نیست.
دارایی: بالاخره وقتی درباره ی جشن اسکار هم صحبت می نماییم، سیاست های مشخصی برای خودش دارد. ما باید این اصل را بپذیریم. کمااینکه وقتی همین فیلم من از طرف جشنواره فیلم کوتاه تهران رد شد، اصلاً ناراحت و معترض نشدم چونکه می دانستم نگاههای مشخصی برای خود در نظر گرفته است.
* یعنی خودتان این منطق را پذیرفته اید که فیلم تان نباید در این جشنواره ها پذیرفته شود؟
دارایی: بله. غیر از این اساساً منطقی نیست.
* قبول دارید اگر همین شعار امید در یک جشنواره ایرانی مطرح شود و فیلمی بنابراین رد شود، اغلب فیلمسازان داخلی آنرا نمی پذیرند؟
دارایی: بالاخره وقتی درباره ی جشن اسکار هم صحبت می نماییم، سیاست های مشخصی برای خودش دارد. ما باید این اصل را بپذیریم. کمااینکه وقتی همین فیلم من از طرف جشنواره فیلم کوتاه تهران رد شد، اصلاً ناراحت و معترض نشدم چونکه می دانستم نگاههای مشخصی برای خود در نظر گرفته است.
* حالا که اینقدر نسبت به غیرمنطبق بودن فیلم خود با «امید» معترف و آگاه هستید، اساساً فکر می کنید امکان داشت چنین سوژه تلخی را با سروشکلی متفاوت تر روایت کرد تا خروجی آن برای مخاطب از جنس امید هم باشد؟
دارایی: شاید هم بشود اما من توانایی آنرا نداشتم.
نجاتی: باور کنید با همین سوژه ها هم می توان فیلم امیدبخش ساخت!
دارایی: با عنایت به زیستی که داشته ام، اصولاً نمی توانم آدم خوش بینی باشم و طبیعی است سراغ ساخت فیلم هایی از این جنس بروم. کمااینکه بطور قطع آدم های دیگری هم هستند که می توانند فرم های دیگر فیلمسازی را هم تجربه کنند. همه آنها هم محترم هستند. من اما ترجیح می دهم سراغ این موضوع هایی بروم که حس می کنم کمتر کسی سراغ آنها می رود.
نجاتی: اساساً یکی از نگاههای بسیار درست جشنواره فیلم کوتاه تهران در دوره اخیر برگزاری آن توجه به تنوع ژانر بود. در این حوزه رویکرد آقای آذرپندار و همکاران شان واقعاً قابل تحسین بود. اگر توجه به تنوع ژانر و نگاه ژانری در بین فیلمسازان سینمای کوتاه جدی تر گرفته شود، حتما در سینمای بلند هم تأثیر آنرا خواهیم دید. بالاخره اگر یک مدل فیلمسازی مدام تکرار شود، حالت اشباع پیش می آید. حتی فراموش نکرده ایم که جنس خاصی از سینمای کمدی که مخاطب بسیار زیادی هم در دهه ۸۰ داشت، آنقدر تکرار شد که مخاطب احساس کرد دیگر به حس اشباع رسیده و از جایی به بعد حتی این جنس فیلم های کمدی هم دیگر فروش نکرد. درباره ی سینمای اجتماعی هم این اتفاق می تواند رخ دهد. تنوع ژانر می تواند فضا را برای همه نوع نگاه و پرداختی در سینما فراهم آورد.

* آقای دارایی صادقانه می پرسم؛ واقعاً به عنوان فیلمساز دوست دارید که مخاطب حین تماشای فیلم تان این اندازه تلخی و عذاب را تجربه کند؟
دارایی: ما مسئله ای به نام کاتارسیس داریم که جناب ارسطو هم آنرا مطرح کرده است. به نظرم تزکیه روح زمانی اتفاق می افتاد که شما در اوج فشار هستید. ما در زندگی عادی نمی توانیم این موقعیت های داستانی را تجربه نماییم اما می توانیم به عنوان مخاطب اوج این تراژدی و غم را لمس نماییم. من اگر فیلم تلخی هم می سازم برای تجربه این کاتارسیس است. اگر اینطور نباشد که عملاً درحال ارتکاب یک جرم هستیم چونکه داریم مخاطب خودرا آزار می دهیم! این بطور قطع درست نیست. برخی فیلم ها خشن هستند که ماجرای آنها متفاوت می باشد اما برخی فیلم ها غمگین هستند. اگر با فیلم غمگین توانسته باشم شمای مخاطب را به فکر وادارم، کارم را به درستی انجام داده ام. اگر غیر از این باشد و فقط به فکر آزار مخاطبم باشم، من دیگر یک بیمار روانی هستم نه یک فیلمساز!
نجاتی: تردیدی در این نیست که ما می خواهیم در دنیا بهترین باشیم و بنابراین هم گاهی در فیلم های مان نقدهایی را مطرح می نماییم. بنابراین است که معتقدم فیلم های تلخی مانند «آرامگاه» گاهی باید به دست قانون گذار برسد تا جلوی یک اشتباه گرفته شود. در عین حال هم به همه دوستانم در سینمای کوتاه سفارش می کنم که فیلم تلخ نسازند. جهان واقعاً جای زیبایی است
نجاتی: من معتقدم درباره ی خلاءها و کمبودها می توان فیلم ساخت. کمبودهای قانونی را می توان درست کرد، با مسئولان ممیزی و سانسور هم می توان وارد گفتگو شد اما گاهی فیلمسازان را نمی توان اصلاح کرد! فیلمسازی داریم که موکدا نگاهش این است که در کشور هیچ اتفاق ویژه ای رخ نمی دهد و هیچ چیز نیست که بتوان درباره ی آن فیلم امیدبخش ساخت. اینجاست که وقتی من به کشورهای دیگر می روم درباره ی اش افسوس می خورم. چون فیلمسازان ما به کشورهای دیگر نرفته اند گرفتار تصورسازی و بهشت سازی درباره ی جاهای دیگر غیر از ایران شده اند. بطورمثال می گویند در جاهای دیگر دنیا فیلمسازی آسان تر از ایران است در حالیکه این یک دروغ است. واقعاً ما به آسانی در ایران فیلم می سازیم.
من یک سال در آلمان زندگی کرده ام. مشکلات داخلی را همه واقف هستیم اما آنجا هم بهشت نیست یا تصورمان درباره ی آنها گرفتار اعوجاج است. بله ما هم سختی هایی در زندگی داریم اما در بعضی چیزها واقعاً شرایط مان بهتر است. چرا گرفتار بهشت سازی درباره ی آن سوی آب شده ایم؟ بله در مواردی مانند وضعیت پاسپورت مان، ما هم گله مندیم و معتقدیم نباید شرایط مان در دنیا اینطور باشد. اما از آن طرف هم باید اعتراف نماییم که برخی چیزهایی که می گوئیم، تصورات مان نسبت به زندگی در کشورهای دیگر است و با واقعیت مطابقت ندارد. اگر به این کشورها سفر کرده بودیم، دیگر تصور اینطور نداشتیم. باید اعتراف نماییم که ما جنگ رسانه را به دیگران باخته ایم.
دارایی: شاید من و سعید نجاتی در بخش هایی با هم اختلاف نظر داشته باشیم اما در نقد این بهشت سازی درباره ی کشورهای دیگر با او هم نظرم. ای کاش در کشور ما مشکلات حل شود اما اینطور نیست که در کشورهای دیگر هیچ معضل و مشکلی وجود نداشته باشد. واقعاً شرایط فیلمسازی در ایران هم نسبت به بسیاری از کشورهای دیگر مساعدتر است. خیلی مراکز وجود دارند که می توان به آنها مراجعه نمود و فیلم ساخت.
نجاتی: تردیدی در این نیست که ما می خواهیم در دنیا بهترین باشیم و بنابراین هم گاهی در فیلم های مان نقدهایی را مطرح می نماییم اما مهم این است که آگاه باشیم در دنیا چه اتفاقاتی در جریان است. بنابراین است که معتقدم فیلم های تلخی مانند «آرامگاه» گاهی باید به دست قانون گذار برسد تا جلوی یک اشتباه گرفته شود. در عین حال هم به همه دوستانم در سینمای کوتاه سفارش می کنم که فیلم تلخ نسازند. جهان واقعاً جای زیبایی است. گاهی تلخی در یک فیلم هدف است و گاهی وسیله. زمانی در «آینه جادو» آقا سیدمرتضی آوینی می خواندم که وقتی یک فیلم را می بینید، متوجه درونیات سازنده اش می شوید، آن زمان این مورد را نمی فهمیدم و امروز هم نمی توانم آنرا توضیح دهم اما می دانم به آسانی می توان فهمید که برای سازنده یک فیلم تلخ، آیا تلخی هدف بوده است یا فقط آنرا بهره برده تا تلنگری به انسان ها زده باشد.


منبع:

1401/12/07
13:14:29
5.0 / 5
270
تگهای خبر: اكران , تصویر , جشن , جشنواره
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۸ بعلاوه ۱
ArtKit کیت هنری
artkit.ir - حقوق مادی و معنوی سایت كیت هنری محفوظ است

كیت هنری

کیتهای هنری