ArtKit کیت هنری
اغتشاش در مرمت، ۴

اخطار درباره جعل بناهای تاریخی

اخطار درباره جعل بناهای تاریخی یک مرمت گر معتقد است: اضافه یا کاستن از بنای تاریخی در طول مرمت جعل کردن است و دیگر مرمت نیست. ما مرمت می نماییم تا اتصال خویش را به ارزش های فرهنگی برقرار نماییم و اگر چیزی را جعل نماییم، جلوی این اتصال را می گیریم. این مورد هم نوعی تخریب است و بطور قطع مرمت نیست. با این جعل اطلاعات غلطی به آیندگان می دهیم.


فرامرز پارسی ـ معمار و مرمت گر بناهای تاریخی ـ در گفتگو با ایسنا، در ارزیابی وضعیت مرمت آثار تاریخی ایران، اظهار داشت: در ابتدا باید نگاهی که به حفظ و مرمت آثار تاریخی در طول سال ها شده است، بررسی نماییم. بطور قطع در طول این سال ها اقدامات مثبتی هم در حوزه مرمت اتفاق افتاده است، با بررسی اقدامات مثبت و منفی می توانیم بگوییم نگاه به مرمت و حفظ بناهای تاریخی در ایران چیست. به نظر من مرمت آثار تاریخی در ایران از دوره قاجار آغاز می شود. با توجه به این که مستنداتی از این کار وجود ندارد اما شواهد نشان می دهند که بناهایی در این دوره مرمت شدند. پس از آغاز سلسله پهلوی، تاسیس دانشگاه تهران و آمدن تعداد بیشتری از مستشرقین جریان مرمت مسیر جدیدی را پیدا کرد و از آن به بعد مستنداتی هم وجود دارد. با این وجود در این دوره توجه به آثار تاریخی و مرمت آنها خیلی جدی نبود و در این میان مشکلاتی هم وجود داشت، مثلاً در آغاز دوره پهلوی تا سال ۱۳۳۴ ثبت آثار دوره قاجار ممنوع بود، تازه پس از آن هم تعداد کمی از آثار قاجار را ثبت کردند و در این دوره بیشتر آثار تاریخی شاخص ثبت شدند.

انقلابی که در حوزه مرمت هم انقلاب کرد
او با با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ بیشترین تأثیر را در حفظ آثار تاریخی داشته است، افزود: پس از انقلاب توجه به آثار تاریخی و حفظ آنها بیشتر شد. در واقع این دوره با تحولات معماری اروپا از مدرن به پست مدرن همزمان شد و معماری پست مدرن که نگاهی تاریخی داشت، بر معماران ایرانی هم تأثیر گذاشت. این توجه ابتدا معطوف به آثار تاریخی بعد از اسلام می شود و در سالهای اول پس از انقلاب هیجانات انقلابی برخی افراد و دیدگاه های سیاسی آنها، آثار تاریخی قبل از اسلام را تهدید می کرد. اما خوشبختانه تعداد افرادی که درک درستی از حفظ آثار تاریخی در تمام ادوار گذشته داشتند، بیشتر بود و توانستند این دیدگاه را تغییر دهند. آنها انقلابیون را مجاب کردند که آثار تاریخی قبل از اسلام هم باارزش است و میتوان این آثار را حفظ کرد.
پارسی به بررسی اقدامات مثبتی که در حوزه مرمت پس از انقلاب اسلامی انجام شده است، پرداخت و توضیح داد: یکی از اقدامات مثبت پس از انقلاب این بود که معیارهای ثبت بناهای باارزش را تغییر دادند و بناهای بیشتری را وارد چرخه ثبت ملی کردند؛ این یعنی توجه به بافت تاریخی و حفظ آن افزایش پیدا کرد. مثلاً اگر قبل از انقلاب ۱۰۰۰ تا بنای تاریخی را ثبت ملی کردند، پس از انقلاب این آمار به بالای سی هزار ثبت رسید و یا در سالهای ۱۳۶۵ و ۱۳۶۶ همایشی تحت عنوان مرمت بافت های تاریخی در دانشگاه صنعت انجام شد.
این مرمت گر اضافه کرد: حدود ۱۰ سال پس از انقلاب اسلامی رشته ای به نام مرمت را تاسیس شد و تا پیش از آن مرمت بیشتر بر عهده کسانی بود که معماری و دیرینه شناسی خوانده بودند. اما با ایجاد رشته مرمت بناهای تاریخی تعداد زیادی مرمت گر تربیت شدند و این اقدام سبب شد تعداد زیادی از افراد وارد حوزه مرمت شوند. همینطور نظریه های مرمت به شکل گسترده تر و جدی تر مورد توجه قرار گرفت. حتی در دهه اخیر شاهدیم که مسابقاتی در حوزه مرمت برگزار می گردد.
او در ادامه بیان کرد: تا چندین سال پس از انقلاب اسلامی، مرمت در نگاه برنامه ریزان کشور در سازمان برنامه و بودجه زیرمجموعه کارهای خدماتی مانند آشپزی دسته بندی شده بود و اصلا جزو خدمات فرهنگی، هنری و حتی مهندسی نبود. در سال ۱۳۷۳ با آتش گرفتن مجلس شورای اسلامی، بخش خصوصی برای نخستین بار به حوزه مرمت ورود کرد. چندین سال بعد با تلاش مهندس علی اکبر تقی زاده با پایه گذاری طرح پردیسان، سازمان برنامه و بودجه برای شرکتهای خصوصی گرید مرمت قرار داد. با این اتفاق مرمت از محدوده بخش دولتی تا حدی خارج شد و علاوه بر میراث فرهنگی که از ابتدا عهده دار حفظ و مرمت بناهای تاریخی بود، بخش خصوصی هم آرام آرام به این حوزه ورود کرد. در طرح پردیسان مبنا مرمت ۱۰۰ بنای تاریخی با نگاه بخش خصوصی بود، در این اقدام تعداد زیادی مشاوربه صورت جدی تربیت شدند تا وارد حوزه مرمت شوند و این یکی دیگر از اقدامات مثبت حوزه مرمت بود.
پارسی ثبت بناهای پهلوی در لیست آثار ملی را یکی دیگر از اقدامات مثبت پس از انقلاب اسلامی برشمرد و اظهار داشت: در اوایل انقلاب نگاه سیاسی که به دوره پهلوی وجود داشت روی آثار تاریخی هم موثر بود و بناهای تاریخی این دوره هم در نظر سیاسیون بی ارزش بودند اما این روند خیلی زود تغییر نمود و علاوه بر ثبت بناهای قاجار، بناهای پهلوی اول و دوم در لیست آثار ملی ثبت شدند و این اتفاق خیلی مهمی بود. نگاه مرمتی در مرمت گران کشور ما و نهادهای معدنی که در این عرصه کار می کردند، نگاه واقع بینانه گری شد که تأثیر آنرا امروز می بینیم. امروز حجم بناهایی که متعلق به دوره پهلوی هستند و ثبت ملی شدند، چشمگیر است.
او با اشاره به اینکه حوزه های جدیدی در امر مرمت پس از انقلاب اسلامی تعریف شد، افزود: یکی از این حوزه ها «میراث معاصر» بود و این امکان را فراهم می کرد که بناهای سده اخیر را تحت این عنوان ثبت ملی شوند. در این جهت «میراث معاصر» را گسترش می دهند و عناوینی تحت عنوان «میراث صنعتی» را وراد می کنند. با این اقدام تعداد زیادی کارخانه که می توانستند از بین روند، تحت عنوان «میراث صنعتی» به ثبت در لیست آثار ملی می رسند؛ مانند کارخانه چرم خسروی تبریز که به دانشگاه تبدیل شد و یا کارخانه اقبال در یزد که به مرکز فناوری تبدیل شد. همینطور تحت عنوان «میراث معاصر» «راه آهن» را ثبت ملی کردیم و حتی کار به ثبت جهانی رسید. این اقدامات در نگاه «میراث معاصر» معنادار شد و اگر می خواستیم فقط نگاه تاریخی به آثار و ابنیه پرارزش داشته باشیم به هیچ جا نمی رسیدیم. امروزه یک مفهوم خیلی مهم تر را تحت عنوان «میراث نظامی» در این عرصه داریم و می توانم بگویم حتی در این عرصه در دنیا پیش رو هستیم. تمام پادگان های دوره پهلوی را تحت میراث نظامی ثبت کردیم و جلوی تخریب آنها را گرفتیم. پیش از این اقدام پادگان تبریز از بین رفت اما با این اقدام پادگان ۰۶ نجات یافت. در واقع امروز ارتش با نگاه «میراث نظامی» پادگان های تاریخی را حفظ می نماید.
پارسی ورود سرمایه های خصوصی را به حوزه مرمت، از دیگر اقدامات مثبت اما پر مخاطره این حوزه دانست و اظهار داشت: با رونق گرفتن گردشگری، ورود سرمایه های خصوصی به مرمت ناگهان گسترش پیدا کرد. باآنکه فی الذاته این مساله امر مبارکی است اما پر از مخاطرات است. مسأله گردشگری سبب شد تعداد زیادی از بناها در شهرهایی همچون یزد، کاشان و... به اقامتگاه های بوم گردی، بوتیک هتل و... تبدیل شدند. در گذشته در سفرها برای اقامت یا باید هتل می رفتیم و یا چادر می زدیم ولی با اقامتگاه های بوم گردی مسأله کمبود هتل ها را جبران شد و گردگشری رونق گرفت. علاوه بر این اقدامات مبحث به معماری روستایی هم کشیده شد و این باعث شد معماری روستایی مورد توجه قرار گیرد و تعداد زیادی از روستاهای ایران ثبت ملی شوند و این توجه به معماری روستایی، مرمت را هم به روستاها کشید. در گذشته نسبتا دور «ابیانه» ثب ملی شد اما نه از باب معماری روستایی بلکه از باب چند بنای بسیار پرارزش تاریخی اش، مورد توجه قرار گرفت.

خطری از سر خیرخواهی متولیان ابنیه مذهبی
این مرمت گر با طرح این پرسش که آیا با چنین اقداماتی امروز همه چیز در حوزه مرمت گل و بلبل است؟ بیان کرد: پاسخ بطور قطع منفی است. همان گونه که اقدامات مثبتی در مرمت انجام شده، اتفاقات منفی هم در آن رخ داده است. یکی از اشکالات مهم حوزه مرمت، مسأله ابنیه مذهبی و میزان نفوذ متولیان آن هاست. این بناها بسیار باارزش هستند و خیلی از آنها ثبت ملی شده اند اما زورمان به متولیان آنها و اداره اوقاف نمی رسد که ابنیه مذهبی هم جزو بناهای تاریخی و یک اثر ملی هستند و باید زیر نظر متخصصان مرمت شوند. سازمان اوقاف که متولی بناهای مذهبی است، برای رفاه زوار تغییراتی در تعداد زیادی از امامزداه های باارزش ایجاد کرد و در این جهت بعضی از آنها را تخریب کرد تا امامزاده بزرگ تری جایگزین آن کند. میراث فرهنگی تا حدی می تواند در مقابل این اقدامات بایستد اما در شهرهایی مهمی مانند قم، مشهد و شیراز کسی جلودار نهادهای قدرتمند اوقاف و مذهبی نیست. این مساله سبب می شود به سادگی اثری از دوره صفوی را دست کاری و حتی کاشی های تاریخی آنرا تعویض کنند. از نظر متولیان این اقدامات خیلی خوب است و فکر می کند به بنا خیر می رساند. همینطور اماکن متبرکه در شهرهایی که ذکر کردم به سبب حجم زوار گسترش دادند که این گسترش معمولاً با تخریب بافت های تاریخی اطراف آنها همراه شده است و بدون نظارت متخصصان این امر انجام شده است.
او اضافه کرد: امروز اگر بخواهیم در کنار بنای تاریخی گمانه بزنیم، باید زیر نظر پژوهشکده میراث فرهنگی این کار انجام دهیم، در صورتیکه محوطه حرم امام رضا (ع) را بدون نظارت میراث فرهنگی گسترش دادند و هر اقدامی که می خواستند اطراف آن انجام دادند. محوطه سازی حرم حضرت معصومه (س) هم از نمونه های دیگر این امر است. نیت خیر است و برای رفاه زائرین این اقدامات انجام می شود، چونکه این مکان برای جهان شیعه مهم می باشد و باید هم توسعه یابد اما این توسعه تحت نظر نهادهای مذهبی انجام می شود و نه نهادهای میراث فرهنگی. از طرفی این نهادها هم خویش را موظف نمی دانند که با دانش اصولی مرمت پیش روند یا از متخصصان این حوزه کمک بگیرند. حتی نهادهای متولی تاریخ و میراث را مزاحم خودشان می دانند. اتفاقاتی که این روزها در شیراز در جریان است، نمونه قابل تأمل دیگری است که صدای جامعه مرمتی را هم درآورده است. در گذشته شاید برای مردم مهم نبود که یک بافت تاریخی را از بین ببرند و سازه جدیدی جایگزینش کنند اما امروز شعور مرمتی مردم بالاتر رفته است و نسبت به آثار تاریخی و حفظ آنها حساس تر شده اند، این حساسیت پرارزش است. اینکه جامعه به همچین بلوغی رسیده، بسیار عالی است اما باید بالغ تر هم شود.

ورود بخش خصوصی به مرمت؛ آرزویی که ترسناک محقق شد
این مرمت گر با اشاره به اینکه مرمت هایی در امتداد تحقق اقتصاد گردشگری پیش می روند که امکان دارد صدمه های جبران ناپذیری به بناهای تاریخی بزنند، اظهار داشت: در طول سالهای اخیر گسترش گردشگری سبب شده است که بخش خصوصی به شکل گسترده ای وارد حوزه مرمت شود. حدود سی و پنج سال پیش که در دانشگاه علم و صنعت تحصیل و کار می کردم، آروز داشتم روزی را ببینم که مردم هم وارد حوزه مرمت شده اند و این کار فقط توسط دولت انجام نشود. امروز آروزیم محقق شده اما ترسناک! ناگهان مردم وارد این حوزه شدند و کار خودشان را با تبدیل بناهای تاریخی به هتل، اقامتگاه بوم گردی و... پیش بردند. در این روش بناهای تاریخی بسیاری هستند که روند صحیح مرمتی خویش را طی نمی کنند. ما فارغ التحصیلان مرمتی داریم که بیکار هستند و در عین حال بناهای تاریخی داریم که بدون نظارت متخصصان این حوزه، مرمت می شوند. از طرفی وزارت خانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی هم می خواهد آمارهای گردشگری اش بالا رود، به هر کسی که از طریق برسد و گل و گچی به بناهای تاریخی بزند، مجوز مرمت و تغییرکاربری می دهد. در مورد بناهای ثبت شده مقداری سخت گیری می کنند اما مگر همه بناهای باارزش ایران ثبت ملی شده اند؟
او در ادامه اشاره کرد: مرمت ذاتا امر آهسته و آرامی است اما توجه به اقتصاد گردشگری و افزایش رشد آن، حوزه مرمت را تحت تاثیر قرار داده است و برخی از مسؤولان در این راه می خواهند یک شبه ره صد ساله را طی کنند. مثلاً استانداری را به یاد دارم که چندین سال پیش در برنامه ای گفته بود که تا سال آینده ۱۵هزار اقامتگاه بوگردی می سازیم! آخر چگونه؟ مگر می شود در یک سال چند هزار اقامتگاه ساخت؟ چند بنای تاریخی باید برای این هدف قربانی شوند؟ خوب است که سرمایه وارد حوزه مرمت شود اما ازدیاد سرمایه هم به شدت صدمه زننده است.

مرمت فقط گل و گچ کردن نیست!
پارسی با اشاره به اینکه در میراث فرهنگی هم نگاه به مرمت یک نگاه سیستماتیک متکی بر مطالعه، طراحی و سپس مرمت نیست، اضافه کرد: هنوز در استان ها پروژه مرمتی را بدون طرح مرمتی به مناقصه می گذارند و پروژه را به پیمانکار می دهند. حتی بدون مطالعه و طرح مرمت برای پروژه ها بودجه در نظر می گیرند و همین می شود که پروژه یا نیم کاره رها می شود و یا مرمت خرد خرد انجام می شود؛ در این حالت باید بگوییم بنا تعمیر می شود نه مرمت. مرمت یک امر کلی نگر و یک نگاه مدرن به حفظ و احیای بناست اما تعمیر یک نگاه جزیی نگر است. این نگاه در میراث فرهنگی هنوز نهادینه نشده است. شاید برای بعضی بناهای تاریخی این روند طی شود و یا طرح مرمتی برای بنای تاریخی آماده شود، اما در همان حین امکان دارد پروژه مرمت را بدون در نظر گرفتن این طرح پیش ببرند. مثلاً من و گروهم چند سال پیش برای مرمت موزه بوشهر با میراث فرهنگی قرارداد بستیم و برای آن طرح مرمت هم آماده کردیم، اما وقتی در میانه راه بودیم، پیمانکاری آورده بودند که بدون در نظر گرفتن طرح مرمت ما، تیرهای سقف را عوض کند.
او افزود: هنوز میان برخی مدیران میراث فرهنگی این نگاه حاکم است که مرمت یعنی فقط گل و گچ کردن بنا، حالا این نگاه را به صدها بنای باارزش تعمیم می دهند. این در حالیست که باید به این درک برسیم که مطالعات خودش مرمت است و مرمت بدون مطالعات، دیگر مرمت نیست. در واقع آغاز مرمت از لحظه ای است که مطالعات آغاز می شود و این مطالعات هم زیرفصل های خودش را دارد. همه این مراحل باید قدم به قدم انجام شوند تا به مبانی نظری برسیم اما متاسفانه در پروژه های مرمتی مبانی نظری را اصلا جدی نمی گیرند. در صورتیکه مبانی نظری بسیار حائز اهمیت می باشد و اگر درست رعایت شود اختلافی بین مرمت گر ومیراث فرهنگی به وجود نمی آید چونکه می دانند یک مبنای مشترکی دارند تا کار درست و غلط را ازهم تشخیص دهند.
این مرمت گر با اشاره به این که ما در حوزه مرمت نامتوازن پیش می رویم و این توازن باید توسط میراث فرهنگی برقرار شود، توضیح داد: در برخی از مرمت ها عالی کار می نماییم و در بعضی دیگر ناکارآمد. از شروع صحبت هایم گفتم که ما در حوزه مرمت خیلی پیشرفت کردیم اما هنوز جای پیشرفت داریم و باید به عرصه های جدید دقت کنیم تا درجا نزنیم و حافظ دستاوردهایمان باشیم. هم اکنون نسل جوان ناامید هستند که دیگر نمی توان در این عرصه کاری کرد، باید بگویم این طور نیست ما اقدامات مهمی در حوزه مرت انجام دادیم و کارهای مهم دیگری در پیش داریم به شرط آن که فرایند مرمت را به درستی به مملکتمان حاکم نماییم و بتوانیم نهادهایی را که به سبب داشتن قدرت از مسئولیت در مقابل این ارزش ها شانه خالی می کنند، درباره مسؤولیتشان آگاه نماییم.
پارسی در ادامه اشاره کرد: یکی از مهم ترین نکات در حوزه مرمت این است که ما بدانیم مرمت یک روند است و نمی توان آنرا دور زد و باید تمام پله های آن یکی یکی طی شود تا به اجرا برسد و نه تنها اجرا بلکه باید بنا را پس از مرمت مورد بررسی قرار دهیم تا تجربه مرمتی بدست آوریم. در حوزه مرمت طرح خیلی خوبی مانند صندوق احیا و بهره برداری از آثار تاریخی و فرهنگی را داریم که مرمت در مقابل اجاره به بخش خصوصی واگذار می شود اما این کار تا همین چند سال پیش بدون امکان سنجی انجام می شد. در صورتیکه امکان سنجی در امر مرمت نقش مهمی دارد و نمی توان بدون آن یک بنای تاریخی را به یک رستوران یا هتل تبدیل کرد، خود بناست که باید بگوید چه امکاناتی دارد و برای چه کاربری مناسب می باشد. هر بنایی پتانسیل هر کاربری را ندارد. نباید کافرما بگوید من این کاربری از این بنای تاریخی می خواهم و باید بر مبنای استعداد بنا این تغییرکاربری تعیین شود، همینطور باید نیت کارفرما مشخص شود. از طرفی باید برای بناهای تاریخی سرمایه ها جذب شوند و در این اقدام هم باید سرمایه گذاران سود و منفعت داشته باشند چون اگر مفادی برای کارفرماها نداشته باشد پولشان را برای مرمت بنا هزینه نمی کنند و میراث فرهنگی هم نمی تواند چندین میلیون بنای تاریخی را مرمت کند. اما باید دقت کنیم که ورود سرمایه خصوصی به حوزه مرمت به این معنا نیست که هر کسی پول آورد هرکاری که دوست داشت می تواند در بناهای تاریخی انجام دهد.

جعل بناهای تاریخی مرمت نیست
او اضافه کرد: همینطور اضافه یا کاستن از بنای تاریخی در طول مرمت جعل کردن است و دیگر مرمت نیست. ما مرمت می نماییم تا اتصال خویش را به ارزش های فرهنگی برقرار نماییم و اگر چیزی را جعل نماییم جلوی این اتصال را می گیریم. این مساله هم نوعی تخریب است و بطور قطع مرمت نیست. برای مثال هم اکنون در شیراز برخی مرمت گران کوشش می کنند تزیینات یک کاخ را روی یک بنای تاریخی شش اتاقه پیاده کنند، در صورتیکه این تزیینات اصلا برای این بنا نیستند. این اتفاقات فاجعه شان از تخریب هم بدتر است. با این جعل اطلاعات غلطی به آیندگان می دهیم. چاره این معضل پیمودن روند صحیح مرمت و توجه به مبانی نظری است.
این مرمت گر با تاکید بر اینکه امروز حتی یک بنای تاریخی هم نباید از دست دهیم، اظهار داشت: این شعار من است و اگر این شعار صد سال پیش حاکم بود هم اکنون میلیونها بنای پرارزش داشتیم که کشور ما را به قطب اقتصاد گردشگری تبدیل می کرد. تصاویر تاریخی گرگان را بببینید اگر بموقع این شهر را حفظ می کردند «ونیز ایتالیا» باید در مقابل آن بوق می زد. ما به لحاظ مفاهیم جمعیتی، توسعه کمی را پشت سر گذاشتیم و وراد توسعه کیفی شده ایم، مفهوم این دوره، توسعه‌ی ارزش مبناست و تکیه اش بر حفظ مفاهیم زیست محیطی و مفاهیم فرهنگی است. یعنی به جای افزایش آمار ساخت وساز باید آمارها از حفظ ارزش ها یشاند. تمام مدیران کشور و مردم باید درک کنند که وارد دوره توسعه کیفی شده اند و باید برای حفظ آثار پرارزش ایران تلاش کنند.
او در ادامه به نقش انجمن ها در حوزه مرمت اشاره نمود و اظهار داشت: مرمت یک امر مشارکتی است و باید حوزه مرمت مشارکتی تقویت شود. میراث هم باید ناظر باشد اشتباهی در این راه صورت نگیرد و قوانین و مقررات های جهانی در مورد مرمت رعایت شود و تا می تواند نهادهای حوزه مرمت را تقویت کند. انجمن های حوزه مرمت باید قدر بدانیم. آینده همین انجمن هایی است که مردم را به مشارکت جذب می کنند.
پارسی از مخاطراتی که تعیین محدوده بافت تاریخی به دنبال دارد، هم صحبت کرد و توضیح داد: در یکی از اقدامات مثبت حوزه مرمت محدوده های بافت تاریخی تعیین شد که اقدام خیلی خوبی هم است اما باید اظهار داشت که این اقدام بی نقص نیست. مشاورینی که اصلا با مفاهیم مرمت آشنا نیستند خارج از این محدوده ها، طرح های تفصیلی می کشند و بناهای خوب را از بین می برند. مگر همه بناها در آن محدوده تعیین شده هستند؟ باید تمام طرح های تفصیلی و جامع زیر نظر مشاوران آگاه به مفاهیم مرمت صورت گیرد.

مستندسازی از اقدامات مرمتی پیشکسوتان
این مرمت گر درباره حضور پیشکسوتان در حوزه مرمت و توجه به آنها بیان کرد: اعتقاد من این است که پیکسوتان مرمت باید کارهای خویش را مستندسازی کنند تا این مستندات به دست تازه کاران این حوزه برسد. بالاخره روزی پیشکسوتان این حوزه بازنشسته می شوند و همیشه در دسترس نیستند. ازاین رو باید گزارش و مستندات دقیقی از اقدامات آنها موجود باشد تا در اختیار دانشجویان این رشته قرار گیرد. این در حالیست که بسیاری از پیشکسوتان ما هیچ گزارشی از اقدامات مرمتی خود ندارند و این بد است. با وجود چنین گزارشاتی میتوان مبانی جدید در کنار تجربیات گذشتگان قرار داد. دکتر شیرازی برای من یک شخص استثنایی و در حرفه مرمت دل سوز و توانا بود. اما این نقد وجود دارد که مستندات ایشان درباره کارهای مرمتی که انجام دادند، در اختیار جامعه مرمتی قرار ندارد. پیشکسوتان باید مورد احترام باشند اما اگر دلشان به حال این حوزه می سوزد باید کارهای خویش را مکتوب کنند و در اختیار نسل بعدی قرار دهند.
پارسی در انتها اظهار داشت: مرمت نقادی است و باید در معرض نقد قرار گیرد. مرمت گر نباید از نقد بترسد و باید خودش را در معرض نقد قرار دهد چونکه در پرسه نقادی مرمت پیشرفت می کند. همینطور مرمت یک میان رشته است که با حوزه های ناملموسی هم چون جامعه شناسی، اقتصاد، زبان، فرهنگ، انسان شناسی ارتباط دارد و فقط گل و گچ نیست و مرمت احیای تمام ارزش هاست.



1401/03/16
10:00:00
5.0 / 5
400
تگهای خبر: آینده , برند , بنای تاریخی , تخصص
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۸ بعلاوه ۳
ArtKit کیت هنری
artkit.ir - حقوق مادی و معنوی سایت كیت هنری محفوظ است

كیت هنری

کیتهای هنری