ArtKit کیت هنری
گفتگوی مهر با عوامل حالا برعكس -۲؛

خندوانه بیشتر از هزینه برای تلویزیون درآمد داشت

خندوانه بیشتر از هزینه برای تلویزیون درآمد داشت به گزارش کیت هنری تهیه کننده، کارگردان و بازیگر حالا برعکس در میزگردی از دستمزدهای کلان، شفافیت سازی در اعلام ارقام و عددها و همینطور کج فهمی تلویزیون در بزرگتری و حمایت ستاره ها سخن گفتند.



خبرگزاری مهر - گروه هنر- عطیه مؤذن: حامد همایون در نخستین تجربه بازیگری اش با مجموعه ای همکاری کرد که عوامل اصلی آن تهیه کننده و کارگردان مستندهای پشت صحنه تیم «خندوانه» بودند. مجموعه «حالا برعکس» با کارگردانی محمود کریمی که سال ها در پشت صحنه «خندوانه» در کنار رامبد جوان فعالیت نموده و بنا به ملاحظات خودش تنها صدایش شنیده شده و تهیه کنندگی سیدعلی احمدی که از فصل چهارم «خندوانه» به این برنامه پیوست، ساخته شد.
با اتمام این مجموعه گفتگویی با عوامل اصلی این برنامه داشتیم که فارغ از خود برنامه به حوزه های دیگر هم کشیده شد.
حامد همایون از نخستین تجربه حضور خود در عرصه بازیگری گفت و این که چقدر خویش را بازیگر می داند. همینطور درباره این تصور که چقدر مثل خیلی از خواننده هایی که در تلویزیون دستمزدهای کلان می گیرند توضیحاتی ارائه نمود.
بحث با تهیه کننده و کارگردان هم به سوالات و نکات مختلفی همچون شفافیت سازی بودجه برنامه ها و دستمزدهای تلویزیونی، دلیل تولید سه پروژه همزمان توسط رامبد جوان و همینطور افت این فصل از خندوانه در کنار همه تلاشهای صورت گرفته برای آن کشیده شد.
سیدعلی احمدی در بخشی از این گفتگو به صراحت به فشارهای داخلی و خارجی تلویزیون در حمایت نکردن از ستاره هایش اشاره نمود و بدسلیقگی هایی که در این سال ها به وجود آمده و سبب شده است فرزندان این رسانه به خانه شأن راه پیدا نکنند.
قسمت اول گفتگو با فضای «حالا برعکس» پیش رفت و قسمت دوم و پایانی گفتگو با عوامل «حالا برعکس» باآنکه وارد حوزه های مختلفی شد اما نه تنها خالی از لطف نیست بلکه حتی جواب بسیاری از سوالاتی است که پیرامون نخستین تجربه بازیگری حامد همایون، تجربه های کاری رامبد جوان و حتی نبود برندها و ستاره های تلویزیونی چون محمدرضا شهیدی فرد شکل گرفته است، نکاتی که بعضی از آنها برای نخستین بار با این صراحت مطرح گردیده است.
متن بخش دوم و پایانی این گفتگو را در زیر می خوانید:
* این روزها بسیاری از خوانندگان به سمت بازیگری می روند و گاهی هم در نقش هایی حضور دارند که واقعاً احتیاج به تخصص بازیگری دارد و البته انتقادهایی هم به آنها مطرح می شود. خود شما چقدر مقرر است در این راه تازه حرکت کنید؟
حامد همایون: ما بازیگر نیستیم، تعارفی هم با خودمان نداریم. من در خوانندگی دانش دارم و ۱۰ سال مدرس آواز بودم، خوانندگی حرفه و شغل من است و در آن آگاهی دارم و به همان اندازه از بازیگری اطلاعی ندارم. برای حضور در این مجموعه هم دائم سوال می کردم و مثلا از آقای کریمی نکاتی را می پرسیدم یا از بچه ها کتاب های مختلفی می گرفتم تا در زمینه بازیگری مطالعاتی داشته باشم، با این وجود من نقش خودم را بازی کردم. به نظرم اگر مثلا یک خواننده بخواهد نقش پلیس را بازی کند شاید خیلی ملموس نباشد و بهتر است که نقش با ذات خواننده نزدیکی داشته باشد.
ویژگی های نقش هم به من نزدیک بود، من در حالت عادی خیلی آدم شوخ و طنازی هستم و اطرافیانم را ذله می کنم البته در این پروژه خیلی رعایت می کردم ولی خودم فردی هستم که دوست دارم اطرافم شلوغ باشد و شلوغ بازی در بیاورم. هم دیگران را می خندانم و هم خیلی می خندم. در همین مجموعه «حالا برعکس» سکانس هایی داشتیم که آنقدر خنده ام می گرفت نمی توانستم جلوی خویش را بگیرم چون نقش را در لحظه زندگی می کنم و این در صورتی است که نقش به شما نزدیک باشد، اگر دور باشد این موفقیت را نخواهی داشت.

* با این وجود بسیاری از خوانندگان وارد نقش هایی شدند که از شخصیت آنها بسیار دور است.
همایون: شاید آن خواننده این مهارت بازیگری را داشته باشد ولی من این گونه نیستم و در این عرصه ادعایی هم ندارم.
* بازی در این مجموعه سبب شد که بخواهید در حوزه های دیگر هم تجربه کنید؟
همایون: به نظرم دلی است. اولاً خیلی خوشحالم که خودم به تنهایی تصمیم نمی گیرم و یک تیم در کنار من است. مثلا در مورد سریال شاید اگر نقش یک وکیل پیشنهاد می شد به این نتیجه می رسیدیم که نباید آنرا بازی کنم ولی اگر بجز حامد همایون نقش یک خواننده خیابانی یا یک خواننده ای که دوست داشت مشهور شود، پیشنهاد می شد باز هم قبول می کردم. مخصوصاً که بازخوردهای جالبی هم از حضورم در این سریال می گیرم. نیمی از مردم هنوز نمی دانند که این مجموعه یک سریال نمایشی است و فکر می کنند من واقعاً می خواهم با خانم صفایی کاراکتر سریال ازدواج کنم. البته اگر ما زمان بیشتری داشتیم داستان ها جای کار خیلی زیاد داشت. هر چند که به همین اندازه حساسیت های زیادی هم در زمان تولید کار وجود داشت. به صورت مثال، یک اتفاق سبب می شد کل صحنه را باردیگر تصویربرداری کنند و اینها کار را طولانی می کرد.
* فکر می کنم برای نخستین بار با این اتفاقات پشت صحنه مواجه شدید؟
همایون: بله، همینطور است. اتفاقاتی که به شدت کار را سخت می کرد و اصلاً فکر نمی کردم تولید سریال اینقدر سختی داشته باشد. شما در یک روز آفیش می شوید و امکان دارد لازم باشد ۵ ساعت سر کار باشید. مثلا در کار موسیقی امکان دارد ۵ ساعت وقتم گرفته شده باشد اما یک ساعت آن کنسرت برگزار کردم و ۴ ساعت با مردم عکس گرفته ام و طاقت فرسا نیست.
حامد همایون: من به سن و سالی رسیده ام که هم از جنگولک بازی فاصله گرفته ام و هم به شکلی ثبات نیاز دارم. حالم در این کار خوب است، بحث مالی هم اصلاً نداشتیم * با این وجود همچنان دوست دارید در ادامه این پروژه حضور داشته باشید؟
همایون: من به سن و سالی رسیده ام که هم از جنگولک بازی فاصله گرفته ام و هم به شکلی ثبات نیاز دارم. حالم در این کار خوب است، بحث مالی هم اصلاً نداشتیم. نه این که دستمزد نگرفته باشم اما احوالات کار برایم مهمتر است. این هم کاری بود که به نظرم خدا در مسیرم قرار داد. حدیثی از امام علی در خاطرم هست که پدرم همیشه آنرا به من گوشزد می کند و مضمون آن شبیه به این است که هیچ گاه از ورود به کاری نباید ترسید. من هم خوشحالم که در این کار حضور پیدا کردم و حضورم بازخورد منفی نداشت و کسی نگفت وای چقدر بد بود؟
محمود کریمی: حس و حالی که حامد دارد به خصوصیت های شخصیتی اش بر می گردد که امیدوارم آنها را همچنان حفظ کند. زمانی که قرار شد وی در گروه حضور یابد اتاقی را برایش در نظر گرفتیم و فکر می کردیم یک آدم پر فیس و افاده به گروه می پیوندد. هم اکنون بعضی از بازیگران و چهره ها هستند که حتی غذای آنها از باقی اعضای پروژه باید متفاوت باشد. باید دیرتر از همه بیایند یا زودتر از همه هم بروند. با این وجود حامد همایون اینقدر با همه گرم می گرفت که امیدوارم به این معنا حرفه ای نشود.
* حامد همایون نکته ای را درباره دستمزدش بیان کرد و می خواهم خود شما در اینباره توضیح دهید چون معمولا وقتی یک خواننده در تلویزیون، مجری یا بازیگر می شود دستمزدهای نجومی دریافت می کند.
سیدعلی احمدی: وقتی خود آقای رجب پور به میدان وارد می شود یعنی یک تیم تصمیم گرفته است. ما هم از این حیث خیلی روند رفاقتی را پشت سر گذاشتیم. در فضای موسیقی شکل دیگری از درآمد جریان دارد اما در این سریال چنین انتظاری نبود.
همایون: در سینما به غیر از چند سوپراستاری که دستمزدهای بالا دارند باقی درآمدها بالا نیست و من واقعاً نگران درآمدهایشان هستم. کسی که یک کنسرت برگزار می نماید یک روز برگزاری کنسرت به اندازه یک ماه می تواند درآمد داشته باشد که برای یک تیم است. اگر قرار بود به پیشنهاد نجومی فکر نماییم وارد این سریال نمی شدم. من در اوج کنسرت هایم و در اوج کار حامد همایون بودن پیشنهادهای نجومی هم داشته ام اما نخواستم بپذیرم.
* شما زمانی هم رکورد برگزاری کنسرت ها را شکستید و خیلی ها گفتند پس از آن رکورد و تعطیلی کنسرت ها بوده است که چنین کاری را پذیرفته اید.
محمود کریمی: حامد همایون یک مرتبه درباره رقم دستمزدهایی مثل این سریال در مقابل دستمزدهای کنسرت ها مثل گاز خالی است. (خنده جمع)
همایون: اگر یک قطعه مثل «چتر خیس» در یک سایت، ۶۰ میلیون بار پلی شود و بابت هر کدام هم یک دلار دریافت نماییم ۶۰ میلیون دلار درآمد می شود. این اتفاق حالا در بسیاری از حوزه ها رخ می دهد، بنابراین است که بخش سینمای خانگی هم اکنون قوت گرفته است چون از تراکم کاربر، قدرت تبلیغاتی زیادی می گیرند و بیشتر هم هزینه می کنند. همه چیز پول نیست. به هر حال پول را همیشه میتوان بدست آورد. من معلم آواز هستم. اگر هم اکنون بگویند کل هنر تعطیل می شود به تدریس می پردازم. من تجربه ای در بازیگری ندارم ولی همین مجموعه «حالا برعکس» در صورت زمان بیشتر صد درصد خروجی بهتری داشت. کرونا امروز همه را به فلاکت کشانده است و اگر نبود باز هم همه چیز بهتر می شد.
کریمی: خود ما این پروژه را به علت کرونا ۳ بار تعطیل کردیم.
* آقای احمدی با عنایت به این که شما تهیه کننده خندوانه هم هستید می توانید توضیحی درباره بودجه آن بدهید که گاهی تصوری به وجود می آید که بودجه این برنامه می تواند بیشتر باشد.
احمدی: من ابتدا توضیحی درباره زمان بیشتر و جا افتادن سریال بدهم. کارهای تلویزیونی متکی به چهره ها هستند مثلا سریال «دودکش» بخشی از موفقیتش را مرهون سابقه آن است و بخشی هم به علت بازیگران چهره ای مثل برق نورد، بهنام تشکر، سیما تیرانداز و امیرحسین رستمی است.

در «خندوانه» و «حالابرعکس» هم اوضاع همین است. باآنکه رامبد جوان وقتی حضور دارد به کار روح و انرژی می دهد اما بالاخره او را در دوربین پشت صحنه خندوانه هم دیده ایم و حتی میتوان گفت پشت صحنه «خندانه» اتفاق دیده نشده ای نبود ولی اکنون و در این سریال لازم است شخصیت های جدیدی وارد شوند و این شخصیت ها احتیاج به زمانی جدی برای جا افتادن دارند و باید منتظر فصل آینده برای شکفتن آنها باشیم.
درباره بحث مالی خندوانه هم باید گفت این برنامه هیچ گاه از برآورد مصوب تلویزیون جمهوری اسلامی و شبکه نسیم تخطی نکرده است. هر کاری قیمتی دارد، این شرایط در همه پروژه های پیمانی حاکم است و در سینما و تلویزیون هم همین گونه است که هر کاری برآوردی دارد. از فصل سوم که من با خندوانه بودم و حتی تا آنجایی که آگاه هستم قبل از آن هم خندوانه هیچ گاه از این نرخ های مصوب تخطی نکرده است. در این زمان فقط مجرای پرداخت تغییر کرده است مثل فصل گذشته که براورد مصوب را از اسپانسر دریافت کردیم.
* و این گونه نیست که خود اسپانسر با مجری یا تهیه کننده درباره تعداد دفعات تبلیغ رایزنی کند؟
احمدی: اصلاً نمی تواند این گونه باشد. ما تابع شرایطی هستیم که تحت نظارت معاونت مالی سازمان است. در آنجا شورایی دارند که قیمت ها را تصویب می کند و به شکل جزئی درباره تعداد نام بردن از یک برند یا زیرنویس شدن آن تصمیم گیری می کند. اگر زمانی رامبد جوان اشتباهی اسم برند را بیشتر از حد مصوب بگوید وقتی به پخش می رود گرفتار اصلاح می شود و حتی اگر پخش شود تهیه کننده یا مدیر پخش جوابگو خواهند بود. بحث اسپانسر واقعاً یک بحث فرعی است که داخلش ما را کشته و بیرونش رسانه ها و مردم را.
احمدی: این که می گویند تلویزیون باید شفاف سازی کند را متوجه نمی شوم. مگر همه بنگاه های فرهنگی، تجاری و… وضعیت مالی خویش را شفاف سازی می کنند؟ مثلا من یک کارخانه تولید آبمیوه دارم آیا ملزم هستم شفاف سازی کنم که این آبمیوه چقدر هزینه دربرداشته است؟ یا چقدر مالیات می دهم و هزینه های جاری ام چقدر بوده است؟ * از آنجایی که این مسائل هیچ وقت در تلویزیون شفاف نمی گردد این تصور بوجود می آید که برای پروژه های کلانی مثل خنداونه، دورهمی، عصر جدید و … بودجه کلانی رد و بدل می شود.
احمدی: بالاخره هزینه ای که این برنامه ها می برد خیلی خیلی بیشتر از هزینه یک برنامه عادی است و بستگی به خروجی برنامه ها هم دارد. با این وجود خنداونه همیشه برای سازمان آورده داشته است؛ آورده ای که همیشه چند برابر هزینه تولیدش بوده است. این که می گویند تلویزیون باید شفاف سازی کند را متوجه نمی شوم. مگر همه بنگاه های فرهنگی، تجاری و… وضعیت مالی خویش را شفاف سازی می کنند؟ مثلا من یک کارخانه تولید آبمیوه دارم آیا ملزم هستم شفاف سازی کنم که این آبمیوه چقدر هزینه دربرداشته است؟ یا چقدر مالیات می دهم و هزینه های جاری ام چقدر بوده است؟ کجا باید شفاف سازی کنیم؟ جایی که به صورت مثال مقرر است وارد بورس شویم چون سرمایه گذار می خواهد روی این تجارت سرمایه گذاری کند.
* پول تلویزیون از بیت المال است. آیا مردم حق ندارند درباره هزینه هایی که در آن صورت می گیرد اطلاع داشته باشند؟
احمدی: مجلس حق دارد تلویزیون را صدا کند و مثلا پرسشگری کند که فلان مبلغی که بودجه گرفته چگونه هزینه شده است؟ مخاطب باید بداند که اگر من تهیه کننده یا رامبد جوان قدمی خطا برداریم سیستم نظارتی مطالبه می کند. سازمان صدا و سیما حراست دارد، معاونت مالی و اداری دارد و اینها با یک قدم خطا پدرمان را در می آورند. مثالی بزنم، از آنجایی که بودجه دو فصل قبل خندوانه را اسپانسر مستقیماً و با نظارت صداوسیما پرداخت کرده بود و مبلغی را هنوز بدهکار بود به مشکلاتی در سیستم اداری برخورد کردیم. برای حل این مشکلات، آقای میرباقری معاون وقت سیما تشخیص داد که پیش پرداخت فصل هفتم را زودتر بپردازد تا بدهی های ما جبران شود اما همین اتفاق سبب شد سر از بازرسی کل کشور در بیاوریم و از مدیر شبکه تا مدیر مالی و من تهیه کننده توضیحاتی را جویا شدند که چرا در موعد مقرر برنامه را نساخته اید؟ مخاطب اینها را نمی داند و گاهی هم اشتباه ماست که اینها را توضیح ندادیم اما در جایی هم مخاطب بی جهت سرک می کشد و می خواهد رقم قراردادها را بداند.
احمدی: خواننده ای که چند هزار صندلی می فروشد، مسلم است وقتی به تلویزیون می آید باید دستمزد بیشتری هم بگیرد. مگر دستمزد رضا عطاران با دستمزد آقای ایکس در سینما یکی است؟ چرا عطاران بیشتر است چون مخاطب بیشتری می آورد * شاید بی جهت نباشد وقتی همین مخاطب امروز به سادگی می تواند از رقم قراردادهای پروژه های خارجی در مورد یک فیلم یا سریال اطلاع داشته باشد چون شفاف سازی می شود.
احمدی: فرهنگ ما که به آنها شباهتی ندارد و از همین اتفاقات شتر گاو پلنگ ضربه می خوریم. چه فرقی می کند که من تهیه کننده باشم یا نانوا یا قصاب؟ همسایه کناری حق ندارد از من بپرسد درآمدم چقدر است. می دانید من چقدر در مقابل این سوال سطحی که مثلا به رامبد جوان یا حامد همایون چقدر دستمزد می دهید، قرار می گیرم. چرا من باید رقم دستمزد یک کمدین را به هر کسی بگویم؟ این میزان از کنجکاوی برای چیست؟ این کنجکاوی جایی درست است که یک مدیر شبکه بدون در نظر گرفتن تخصص یا مهارت تهیه کننده یا برنامه ساز کاری را به او بسپارد.
مثلاً چه کسی سطح مالی حامد همایون را تعیین می کند؟ خواننده ای که چند هزار صندلی می فروشد، مسلم است وقتی به تلویزیون می آید باید دستمزد بیشتری هم بگیرد. مگر دستمزد رضا عطاران با دستمزد آقای ایکس در سینما یکی است؟ چرا عطاران بیشتر است چون مخاطب بیشتری می آورد، این معادله در همه جا حاکم است.

* من حرف شما را قبول دارم. بحث دستمزدها هم جایی حاشیه می شود که تلویزیون یک سلبریتی یا چهره را به تلویزیون می آورد و دستمزد کلانی به او می پردازد اما پروژه که با محور آن فرد در اجرا یا بازیگری به تولید رسیده است شکست می خورد.
احمدی: دلیل اتفاق این است که تهیه کنندگانی که اسپانسر بوده اند وارد حیطه برنامه سازی می شوند.
اگر رامبد جوان هم اکنون در چنین جایی ایستاده است ۲۰ و چند سال خاک خورده است. وی در همین تلویزیون مجموعه ای از برنامه ها را ساخته است که اگر همین هم اکنون به شما بگویم اسم بعضی از آنها هم به گوشتان نخورده است اما او چنین مسیری را طی کرده است * پس شما با حضور چنین افرادی مخالف هستید که اتفاقاً بیشتر همین افراد چهره های این چنینی را به تلویزیون آورده اند.
احمدی: بله، مخالف هستم و اساسا هر جا قاعده به هم بریزد کار غلطی صورت گرفته است ولی حرفم این است که نباید این استثناها را به همه جا تسری بدهیم. اگر رامبد جوان هم اکنون در چنین جایی ایستاده است ۲۰ و چند سال خاک خورده است. وی در همین تلویزیون مجموعه ای از برنامه ها را ساخته است که اگر همین هم اکنون به شما بگویم اسم بعضی از آنها هم به گوشتان نخورده است اما او چنین مسیری را طی کرده است.
تعدادی برنامه ساخته که دیده شده و تعدادی برنامه هم ساخته که شاید دیده نشده است. آیا میتوان فردی مثل رامبد جوان را با شخص ایکس نامی که چنین فرایندی را طی نکرده است مقایسه کرد؟ اساسا شما هر جا ردپایی از پولشویی یا رانت دیدید باید داد بزنید اما نباید همه را به یک چوب برانیم. همین هم اکنون ۱۷ نفر از عوامل پروژه ما درگیر کرونا شدند. اینها چه مبلغی باید می گرفتند تا خویش را در معرض خطر قرار دهند؟ ما در همین فصل با مشکلاتی بسیاری مواجه شدیم. این گونه هم نیست که سر وقت اقساط ما برسد تا بتوانیم گذران نماییم.
* این فصل از برنامه از آغاز شروع با تلاش زیادی از سوی عوامل مواجه بود. تم های مختلفی در نوروز طراحی و در ادامه بازی های مختلفی انجام شد. خود برنامه هم مورد اقبال قرار گرفت و پربیننده ترین برنامه ترکیبی شد. با همه اینها به نظر شما که سال هاست با رامبد جوان همکاری دارید چرا استاندارد این فصل از خندوانه نسبت به فصل های قبل با نوعی افت مواجه بود؟
کریمی: ما ۳ پروژه «مردم معمولی»، «حالا برعکس» و «خندوانه» را پیش بردیم که فکر می کنم هر آدم عاقلی کمتر خودش را در چنین هچلی بیاندازد. یکی از جذابیت های کار با رامبد هم همین است که همیشه تنش می خارد که کارهایی خارج از ریتم معمول کاری انجام دهد. در فصل ۲ خاطرم هست که خندوانه بهترین روزهایش را سپری می کرد. جناب خان هم اخیرا اضافه شده بود و ما در اوج بودیم. با این وجود رامبد «خنداننده برتر» را به برنامه اضافه کرد که ابتدا ریسک بود و نباید فکر کنید خنداننده شو از روز اول مشخص بود که مورد اقبال واقع می شود.
* اتفاقاً یک انتقادی که مطرح شده بود همین بود که چرا رامبد جوان ۳ پروژه با هم پیش می برد.
کریمی: به نظرم خود رامبد باید به این سؤال جواب بدهد ولی وی در عمل انجام شده قرار گرفته بود که باید تعهدی را انجام می داد و هیچکدام را نمی توانست به نفع دیگری کنار بگذارد. این تعهدات وی در خارج از سازمان و داخل سازمان در گرو یکدیگر بود و ناگزیر بود که این دو را با هم پیش ببرد. ایده ای هم در مورد حالا برعکس داشتیم که به من سپرده بود. درباره خندوانه هم باید بگویم ساخت فصل ۷ برای برنامه ای که چنین سابقه ای دارد مثل این است که بخواهید طبقه دیگری روی یک ساختمان شش طبقه بسازید.
از سال ۹۳ به این طرف هیچ فکر و ایده ای نبوده است که ما در خندوانه انجام نداده باشیم. تلویزیون به علت رقبای جدی که دارد در ایام سختی قرار گرفته است. در فضای مجازی، وی او دی ها و … محتوای زیادی تولید می شود و مخاطب حتی وقت نمی کند همه آنها را ببیند. در عین حال اینها سبب می شود انتظار و توقع مخاطب هم بالاتر برود. مخاطب فعلی خندوانه فصل هفتم را با شش فصل قبلی مقایسه می کند. مثلا ایده برنامه های تم دار که در نوروز پخش گردید به نظرم اتفاقی بود که کسی جز رامبد جرأت اجرای آنرا نداشت. هر قسمت از این برنامه ها با آن همه دکور و لباس، کلی هم هزینه و انرژی صرف برد. خودم می توانم نقد کنم که چه مشکلاتی داشت ولی اصلاً کار ساده ای نبود.
* اتفاقاً حرف من هم همین است که مشخص بود که تلاش و انرژی زیادی گذاشته شد اما خروجی، رضایت چندانی دربر نداشت.
احمدی: یک مساله همان وجهی است که رامبد جوان را از باقی برنامه سازان متمایز می کند. یعنی رامبد به کاری دست می زند که از آن برنامه نی نی رو، خانواده باحال و … بیرون می آید و در کنارش اتفاقات دیگری مثل لباهنگ، ادابازی، خنداننده برتر، خنداننده شو هم وجود دارد. ما اتفاقی مثل «نی نی رو» را در «خندوانه» داشته ایم که کمتر موفق بوده است و خودمان هم اقرار می نماییم اما تعداد ایده های موفق طی این سال ها خیلی بیشتر بوده است. برنامه های تم دار هم از همان دست ایده هاست که اطمینان دارم باید تکرار شود تا موفقیت جدی آنرا ببینم.
کریمی: ما فعلا ۳۵ قسمت از حالا برعکس را ساخته ایم اما پیشبینی ما این است که اگر این تجربه ادامه پیدا کند موفقیت بیشتری کسب خواهد نمود. سریال خارجی «آفیس» که تجربه ای از این جنس آثار مستندنماست پس از فصل یک بنایی برای ادامه نداشت اما تهیه کننده باردیگر ریسک می کند، آنرا ادامه می دهد و با اقبال مواجه می شود.
آقای شهیدی فرد در یک شب و به صورت ناگهانی برنامه اش تعطیل شد و به نظرم هنوز لازم است یک نفر ابتدا برود و بابت این کار از او عذرخواهی کند * شما سال ها با محمدرضا شهیدی فرد کار کرده اید که یکی از برندها و ستاره های تلویزیون در اجرا و برنامه سازی است، به نظر شما چقدر خلاء چهره هایی مثل شهیدی فرد یا رامبد جوان در تلویزیون به این رسانه ضربه می زند؟
کریمی: هم اکنون یکی از تلخی های ما این است که کسانی که باید در تلویزیون باشند در این رسانه حضور ندارند. رقبای تلویزیون، مخاطب بی حوصله و … سبب شده است بسیاری از چهره ها، خویش را در میدان برنامه سازی وارد نکند. آقای شهیدی فرد در یک شب و به صورت ناگهانی برنامه اش تعطیل شد و به نظرم هنوز لازم است یک نفر ابتدا برود و بابت این کار از او عذرخواهی کند. برنامه پارک ملت که در شب عید یکباره تعطیل شد حدود ۸ یا ۹ ماه پیش تولید داشت. حدود ۳ هزار دقیقه پلی بک آماده داشتیم و یکباره برنامه قیچی شد. وقتی انرژی فردی را که چنین پتانسیلی جمع کرده است نگه می دارید او را دلسرد می کنید. چه کسی تضمین می نماید که تلاش چنین فردی باردیگر جواب دهد؟ با اینکه که آقای شهیدی فر همیشه ما را حمایت کرده و مشاوره داده است.

* آقای احمدی بعنوان تهیه کننده فکر می کنید چقدر سازمان این چنین نیروهای حرفه ای خویش را از دست داده است؟
احمدی: خیلی بی انصافی است اگر بخواهیم تلویزیون را بدون فشارهای بیرونی و محاسبات اقتصادی و مالی و حتی بدون کشمکش بین جریان ها قضاوت نماییم. با همه اینها، تلویزیون بزرگ ترِ خوبی نیست و نتوانسته است مرجعیت خوبی را بین مخاطبان و حتی بین بچه های خود حفظ کند. تلویزیون نتوانسته است بزرگ ترِ عاقلی برای آنها باشد.
گاهی می بینید بزرگ تر یک خانواده با همه شکاف های نسلی و اختلاف عقیده، بزرگ منشی خویش را حفظ می نماید. بزرگ تر باید اسباب بزرگی و سعه صدر و عقلانیت را فراهم آورد اما تلویزیون این بزرگ تری را ندارد. هوای بچه هایش را ندارد. به مجرد این که یک نفر در فضای مجازی گله مند می شود تلویزیون نباید او را از حیز انتفاع ساقط کند. مهر پدر و مادری با حرکات اشتباه فرزندان کم نمی گردد یا درِ خانه را با این اشتباهات به روی فرزند نمی بندند. تلویزیون، خانه خیلی از فرزندانی است که خود بزرگ کرده است.
احمدی: نمی دانید چقدر باید ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار باشند تا یک شهیدی فرد دیگر یا رامبد جوان یا ایکس دربیاید. شما از آغاز انقلاب تا هم اکنون صد چهره تأثیرگذار پس از انقلاب را نام ببرید و بعد بررسی کنید اینها در چه حالی هستند اگر از دنیا رفته اند در چه حالی بوده اند و یا اگر زنده اند چه جایگاهی در تلویزیون دارند حالا که صحبت آقای شهیدی فرد شد، باید سوال کرد که کدامیک از مدیران، او را صدا زده است تا حرف دلش را بزند. آیا او از سر شکم سیری است که از سازمان فاصله می گیرد؟ خیر، اتفاقاً او وظایف فرزندی اش را بهتر ایفا می کند و مثلا تا می فهمد ما گرفتاریم و رامبد بستری شده است یک بامداد تا شب به کمک مان می آید تا برنامه را پیش ببریم. خیلی از برنامه های تلویزیون از او مشورت می گیرند و خودش یک برند قابل توجه است.
* این برخوردها به نظر شما سیستمی است یا سلیقه ای؟
احمدی: این بی سلیقگی و نفهمی و نشناختن فضای رسانه است که سرمایه های خویش را نمی شناسد. یعنی نمی دانید چقدر باید ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار باشند تا یک شهیدی فرد دیگر یا رامبد جوان یا ایکس دربیاید. شما از آغاز انقلاب تا هم اکنون صد چهره تأثیرگذار پس از انقلاب را نام ببرید و بعد بررسی کنید اینها در چه حالی هستند اگر از دنیا رفته اند در چه حالی بوده اند و یا اگر زنده اند چه جایگاهی در تلویزیون دارند…
بخشی از این رویکرد هم به دستگاههای نظارتی بیرون از تلویزیون برمی گردد. من نمی دانم دلیل این همه نظارت روی تلویزیون چیست. مگر ما مقرر است مرجع تقلید یا مرجع اعتقادی معرفی می نماییم که اینقدر سخت گیری می شود؟ ما برنامه سازیم و حتی یک بازیگر هم که معرفی می نماییم تلاش می شود که بگوییم این بازیگر یا چهره در همه جوانب الگو نیست. من خودم مراقبم فرزندم از کسی بی چون و چرا الگو نگیرد و چهره ای یک باره همه آمال و آرزوی او نشود. اما نباید به مجرد یک لغزش یا انتقاد در را به روی همان افراد ببندیم. به همان میزان که شما در را روی اینها می بندید به همان میزان هم عدم اقبال برای شما به وجود می آید. گاه می بینیم تلخی ها و فاصله هایی در جامعه شکاف بوجود آورده است بعد ما به اشتباه این شکاف را به فرهنگ و هنری که محل هم آغوشی و وحدت است تسری می دهیم. پس ما کجا باید همدلی خویش را نشان دهیم؟ به صورت مثال معضلی مثل خوزستان پیش می آید، مدیریت درستی برایش وجود ندارد، ما هم بعنوان رسانه نمی توانیم حقیقت را منعکس نماییم و این دست معضلات سبب می شود رسانه مرجعیت خویش را از دست بدهد و کسی را هم نداریم که آنرا حل کند.
* حتی انتظار نیست مسئله را حل کند اما وظیفه مطالبه گری و انعکاس معضلات و دغدغه های مردم هم گاهی در این رسانه محو می شود درباره خوزستان، گاهی برخی مجریان واکنش هایی نشان می دادند اما مطالبه قابل ملاحظه ای دیده نشد.
احمدی: بله حتی انعکاس دهد. یک نفر در این رسانه پیدا شود که برود آنجا و حرف مردم را بیان کند. حتی همین حرف ها را هم که می زنیم باید نگران باشیم که کسی دلخور نشود.
* در بخش پایانی ترجیح می دهم نظر شما را هم نسبت به سیاست تلویزیون در دعوت از خواننده ها بدانم. ما معمولا انتقاد داریم که تلویزیون صرفا خواننده ها را در برنامه ها دعوت می کند. خود شما چقدر امکان دارد منتقد این رویه باشید این که موسیقی در تلویزیون فقط به دعوت از خوانندگان منحصر و محدود شده است.
همایون: من همیشه به مدیران می گویم که موسیقی سال هاست رسانه ای ندارد. شاید اگر یک شبکه موسیقی بود مخاطب زیادی را به خود جذب می کرد. ما هنوز البته در پخش ساز مانده ایم و تا زمانیکه این محدودیت ها وجود دارد نمی توان درباره ابعاد دیگر این حوزه به نتیجه رسید.
* غیر از شبکه پخش کننده موسیقی در حوزه برنامه سازی چطور؟
همایون: اتفاقاً سوژه های مختلفی در حوزه موسیقی داریم، یک ترانه که مقرر است ساخته شود از خود شعر تا خوانندگی و اجرا اتفاقات جذابی دارد که مردم دوست دارند درباره آنها بدانند. ما هم اینها را بارها می گوئیم ولی موسیقی هنوز در ایران نهادینه نیست. در دوره هایی که کنسرت در تهران برگزار می شد جرم و جنایت کمتر می شد شاید این برایتان خنده دار باشد ولی مردم سرگرم می شدند و انرژی شأن تخلیه می شد. با این وجود این انرژی را نمی بینم که سازمان بخواهد یک برنامه تخصصی درباره موسیقی داشته باشد.

* طرفداران زیادی هم دارد و فکر می کنم پس از کلاس بازیگری بیشترین آموزشگاه ها در حوزه موسیقی است.
همایون: بااختلاف کلاس های موسیقی بیشتر از کلاس های بازیگری است. در شیراز حدود ۴۰۰ آموزشگاه موسیقی داریم مردم سوار ماشین می شوند دستگاه موسیقی ماشین را روشن می کنند و هرکسی به شکلی موسیقی می شنود. شما یک فیلم را چند بار می بینید؟ بیشتر از پنج بار می بینید؟ اما قطعه ای را که دوست دارید شاید هزار بار یا صدهزار بار بشنوید.
* در همین چند سال گذشته سازمان به سمت ساخت موزیک ویدیوهای مختلف هم رفته است یا همکاری با سازمان های اوج و ماوا در همین راستا بوده است.
همایون: موسیقی و تصویر می توانند کنار هم قرار گیرند. مثلا من پیشنهاد داشتم در همین سریال «حالا برعکس» قطعات یک دقیقه ای بسازم و در طول سریال پخش نماییم. در کل معتقدم نباید کاری کرد که رسانه دست کسانی بیفتد که مثل دلال ها فقط از جوان ها پول می گیرند. کسانی که کلیپ احساسی می سازند سکانسی احساسی از سریال را جدا می کنند و روی آن قطعه ای از یک خواننده را می گذارند خدا تومان هم از او پول می گیرند تا در فضای مجازی پخش شود. من فردی را می شناسم که پدرش خانه اش را فروخته است برای همین کارها تا بچه اش خواننده شود اما نشده است. تب خوانندگی هنوز هم خیلی وحشتناک است و تلویزیون می تواند به این مسائل بپردازد.
من معلم آواز هستم و آن حالی که پدر و مادر من نخستین بار مرا در زمان اجرای کنسرت دیدند خیلی جذاب است. کشور ما پر از استعدادهای عجیب و غریب است و دوست دارم باقی جوانان هم این حال را تجربه کنند. چند خواننده توانسته اند این حال را تجربه کنند یا در ایران تور بگذارند؟ دو سال است که به خاطر کرونا موسیقی تعطیل می باشد آیا کسی از ما حالی پرسیده است؟ منظورم خود ما خوانندگان نیست منظورم نوازنده و صدابردار و سایر عوامل فنی حوزه موسیقی است. سینما و سریال ها کار کرد اما در حوزه موسیقی همه چیز تعطیل شد.
* اقای کریمی در انتها نکته ای درباره مجموعه «حالا برعکس» دارید؟
کریمی: باید اسم همه را ببرم ولی کسی که در شکل گیری این مجموعه خیلی تاثیر داشت هدی ایزدی نویسنده بود که این اواخر هم به کرونا مبتلا شد. امضای خانم ایزدی پای این کار است و امیدوارم اگر فصل بعدی در کار باشد بتوانیم ایرادات را برطرف نماییم و به سوژه هایی از پشت صحنه بپردازیم که مردم بیشتر انتظار دارند.


منبع:

1400/05/16
12:30:05
5.0 / 5
904
تگهای خبر: آموزش , آینده , بازیگر , برند
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۲ بعلاوه ۳
ArtKit کیت هنری
artkit.ir - حقوق مادی و معنوی سایت كیت هنری محفوظ است

كیت هنری

کیتهای هنری