ArtKit کیت هنری
نشست مستند بازمانده در مهر ؛

فیلمی که مدیران حوصله دیدنش را ندارند!

فیلمی که مدیران حوصله دیدنش را ندارند! کیت هنری: به گزارش کیت هنری، عوامل مستند بازمانده که با مبحث وضعیت ورزشکاران انصراف داده از رقابت با نمایندگان رژیم صهیونیستی ساخته شده است، به عرضه توضیحاتی در رابطه با این مستند پرداختند.



خبرگزاری مهر - گروه هنر- زهرا منصوری: عرضه اینترنتی مستند «بازمانده» یکی از مستندهای به نمایش درآمده در جشنواره شانزدهم «سینماحقیقت» شروع شده است.
«بازمانده» مستندی ورزشی با سوژه ای حساس است؛ در رابطه با ورزشکارانی که حاضر به رقابت رودررو با نمایندگان رژیم صهیونیستی در میدان های ورزشی نمی شوند. این مستند با تمرکز بر عملکرد دو رئیس فدراسیون در عرصه کشتی و جودو، ماجرای سرانجام این ورزشکاران را بررسی نموده است.
علیرضا کرمی پژوهش گر و کارگردان و محمدجواد رئیسی تهیه کننده مستند «بازمانده» همراه محمدمهدی دزفولی معاون مرکز مستندسازی سفیرفیلم، میهمان خبرگزاری مهر بودند تا با آنها در رابطه با تجربه ساخت این اثر گفتگو کنیم:
* پیش از این هم مستند «عملیات المپیک» با مرور ماجرای پناهندگی سعید مولایی، در رابطه با روبه رو شدن ورزشکاران ایرانی با نماینده های رژیم صهیونیستی ساخته شده بود. شما چرا سراغ این موضوع رفتید؟
علیرضا کرمی: علاوه بر «عملیات المپیک» که نمونه داخلی این ماجراست، شبکه ایران اینترنشنال هم سال قبل مستندی در رابطه با سعید مولایی ساخت. البته مسئله اصلی مستند ما تنها سعید مولایی نیست و هر چند به چند ورزشکار اشاره می نماییم، اما مسئله محوری ما، نفس «بازی با اسرائیل» است. در کشور ما سال هاست این بحث وجود دارد، عده ای می گویند باید بازی نماییم و عده ای اصرار بر عدم رویارویی دارند. ما برای این موضوع، سراغ داستان سعید مولایی، محمدمهدی بریمان لو و جواد محجوب رفتیم. این سه نفر از رده نوجوانان و جوانان با هم بالا آمدند و از میان آنها دو نفر مهاجرت می کنند و داستان ما در رابطه با نفر سوم است که می ماند و اسم مستند را هم بنا بر این «بازمانده» انتخاب کردیم. مولایی و محجوب از کشور مهاجرت می کنند و بریمان لو کشور را ترک نمی نماید.
* این «بازمانده» طوری در مستند روایت می شود که انگار «بازنده» جمع است. نه؟
کرمی: اتفاقاً او برنده است.
* ولی آنچه به مخاطب القا می شود این نیست، بخصوص با نریشن پایانی بریمان لو که می گوید برگشتنم تنها برای رفیق ها و خانواده ام بوده.
کرمی: در این ماجراها، کشور است که بازنده می شود، نه ورزشکار. بریمان لو نتوانست برود. اما چه چیزی سبب این وضعیت او شده است؟ مدیریت کشور این سرانجام را برای او رقم زد که نتواند در مسابقه های المپیک حاضر باشد. بریمان لو از این منظر که حضور در مسابقه های معتبر جهانی را از دست می دهد، بازنده شمرده می شود، اما از این جهت که کشورش را انتخاب می کند و تصمیم می گیرد پای کشورش بایستد، برنده است. علیرضا کرمی
* اما نریشن پایانی، نریشن یک آدم باخته است؛ صریح می گوید چیزی برایش باقی نمانده و فقط برای بودن کنار خانواده به کشور بازگشته است! شاید شما با پیش فرض به مبحث نگاه می کنید، اما مخاطب الزاماً با پیش زمینه، مستند شما را نگاه نمی کند و چنین برداشتی از این بازگشت به کشور ندارد. قبول دارید؟
کرمی: اساسا دراین زمینه ما ایدئولوژی مشخصی داریم، اما فارغ از این ایدئولوژی، اعتقادم اینست که کل «ورزش کشور» در این ماجرا بازنده بشمار می رود.
* چرا؟ مستند در همان ابتدا تاکید می کند بازی نکردن با اسرائیل برای ما یک باور است و باید به آن پای بند باشیم. حتی نقل قول هایی از یک فرزند شهید در فیلم هست که این وجه باورمندی را تقویت می کند. نکته دقیقا همین جاست که گویی مستند در برخورد با موضوعی که انتخاب نموده، بلاتکلیف است؛ از یک طرف روی ماجرای رویارو نشدن با حریف اسرائیلی تاکید می کند و از سوی دیگر پای بندی به این ماجرا را باعث باخت ورزش کشور تصویر می کند؟
محمدجواد رئیسی: نه بعنوان یکی از سازندگان این مستند که در مقام مخاطب، معتقدم اتفاقاً تصمیم کارگردان در این مستند مشخص است. مسئله مستند، بازی کردن یا نکردن مقابل حریف اسرائیلی نیست. کارگردان دراین زمینه تصمیم خویش را گرفته و همان ابتدا می گوید ما نمی خواهیم بازی نماییم. ماجرا از این به بعد است؛ حالا که نمی خواهیم بازی نماییم، مبحث را چطور مدیریت کرده ایم؟ از این منظر شاید آنچه شما می پرسید، مسئله کارگردان نبوده باشد. به قول ما طلبه ها، «بازی نکردن» مفروض بحث است و کارگردان آنرا از قبل پذیرفته. حالا این سوال را مطرح می کند که برای بازی نکردن، چه باید کرد؟
کرمی: این بحث ها عقبه ای هم دارد که مخاطب علاقه مند می تواند آنرا در فضایی دیگر دنبال کند. که استدلال برای بازی کردن یا نکردن مقابل اسرائیل چیست، این بحث دیگری است و پرداختن به آن می شود مستندی دیگر. بحث اصلی ما در «بازمانده» مدیریت ورزشی در برخورد با بازی نکردن ورزشکارهای ایرانی است
در بخشی از مستند، از کشورهای دیگری هم مثالی هست که آنها هم بازی نمی کنند، اما مدیریت متفاوتی دارند. هادی ساعی در فیلم خاطره ای تعریف می کند از مسابقه هایی که حین آن بین بچه های تیم بحثی در می گیرد که آیا باید بازی نماییم یا نکنیم، اما این بخش را در مستند نیاوردیم، چون مسئله ما این نبود.
* ارجاعی که در مستند به کشورهای دیگر داده می شود، ناظر به باور بازیکنان آن کشورهاست و در مقابل، طوری روایت می شود که این باور در ورزشکار ایرانی نیست و شاهد ناراحتی و احساس شکست او به دنبال تن دادن به این تصمیم هستیم!
کرمی: این بحث ها عقبه ای هم دارد که مخاطب علاقه مند می تواند آنرا در فضایی دیگر دنبال کند. که استدلال برای بازی کردن یا نکردن مقابل اسرائیل چیست، این بحث دیگری است و پرداختن به آن می شود مستندی دیگر. بحث اصلی ما در «بازمانده» مدیریت ورزشی در برخورد با بازی نکردن ورزشکارهای ایرانی است. قانون نانوشته ای دراین زمینه وجود دارد که از دهه ۶۰ وضع شده است و برمبنای آن ورزشکاران نباید با نمایندگان رژیم صهیونیستی بازی کنند. حالا ما چه باید کنیم؟
* به نظرتان در فیلم نسخه ای برای این پرسش عرضه کرده اید؟
کرمی: بله، نسخه می دهیم اما خیلی عمیق به این مورد نپرداختیم، چون نمی خواستیم وارد فضای تبلیغاتی و پروپاگاندا بشویم که مثلا رسول خادم در برخورد با این مسئله، چه عملکردی داشته. خادم چگونه مدیریت کرد که توانست علیرضا کریمی را حفظ کند؟
* اتفاقاً دوگانه ای میان مدیریت رسول خادم در کشتی و آرش میراسماعیلی در جودو به وجود آورده اید. نه؟
کرمی: بله، این تقابل وجود دارد. مدیریت درست سبب شد کشتی تعلیق نشود و مدیریت غلط سبب شد ورزش جودو تعلیق شود و ورزشکارهایش بازنده شوند. حتی در مراسم اکران خصوصی این مستند که با حضور ورزشکاران برگزار کردیم، کسی در رابطه با بازی کردن یا نکردن صحبت نکرد، همه به عملکرد مدیران پرداختند.
* آنچه از فیلم برداشت می شود، اینست که نسخه شما برای مدیریت صحیح اینست که به هر بازیکنی که حاضر به مبارزه نشد، یک واحد آپارتمان بدهیم و تشویق کنیم؟
محمدمهدی دزفولی: وقتی فیلم به عملکرد رسول خادم ارجاع می دهد، یعنی او با اتکا بر عقلانیت، توانسته این بحران را مدیریت کند. در فیلم البته به ماجراهایی مانند نامه رسول خادم به قاسم سلیمانی اشاره ای نمی گردد، اما در نگاه کلی، مدل مدیریت رسول خادم را با مدل عملکرد آرش میراسماعیلی قیاس کرده، مشخص است میراسماعیلی ضعیف عمل کرده و از این منظر، مستند نقدی بر نوع نگاه و مدیریت میراسماعیلی شمرده می شود. مدیریتی که منجر به وضعیت ورزش جودو در ایران شده است. درحال که کشتی مسیر خودش را طی می کند.
نکته دیگر در این ماجرا، عقبه تاریخی موضع ورزشکارهای ایرانی در برابر اسرائیل است. ما حتی سالهای پیش از انقلاب هم شاهد بی تمایلی عمومی در جامعه نسبت به بازی ورزشکاران ایرانی با نمایندگان اسرائیل بوده ایم. همین رویکرد پس از انقلاب و در زمان وزارت خارجه آقای ولایتی، به یک قانون نانوشته تبدیل شد. در اجرای این تصمیم، هرچه پیشتر آمدیم، عملکرد مدیریتی بدتر شد! به این معنا که هنوز موقعیت بینابینی در این مسئله داریم. ما نه وارد مسابقه مستقیم می شویم که در میدان حریف را شکست دهیم و قدرت خویش را نشان دهیم، نه مانند ورزشکاران کشور الجزایر، اعلام می نماییم که حاضر به مسابقه نیستیم و به تعلیق آن هم تن می دهیم! آنها این موضع را دارند و فریاد هم می زنند، این طور نیست که شب پیش از مسابقه به خودشان صدمه بزنند!
* یا بگویند ورزشکار شیشلیک خورده است؟
دزفولی: بله. این کارها را نمی کنند. نکته اصلی دوستان در این مستند همین است که این جنس مدیریت، نه تنها برای ما عزت آفرین نیست که ما را در موضع ضعف قرار می دهد. اسرائیل امروز در ورزش های انفرادی مشغول فعالیت است، اگر تا چند سال آینده سراغ ورزش های تیمی برود، می خواهیم چه کنیم؟ فرض کنید تیم ملی فوتبال بخواهد مقابل تیم اسرائیل بازی کند، چه تصمیمی می خواهیم بگیریم؟ بخصوص که بعید نیست به سبب رشد نکردن در فوتبال اروپا، باردیگر به قاره آسیا برگردند و بنظر می رسد بخشی از تلاش آنها برای عادی کردن رابطه با کشورهای عربی به همین دلیل باشد. در آسیا آنها امکان بیشتری برای سهمیه گرفتن و صعود به بازی های جام جهانی فوتبال دارند.
* حرف هم اکنون شما صریح و مشخص است، اما این صراحت در مستند نیست! موضع مستند «بازمانده» انگار یک موضع الاکلنگی است. همین سبب نمی شود که حرفش ابتر بماند؟
دزفولی: بعضی افرادی که در مستند حضور داشتند، سمت های ورزشی دارند و موضع گیری صریح تر آنها می توانست عواقبی برای آنها به همراه داشته باشد. دوستان در ساخت این مستند، از این منظر معذوریت داشتند. یک جاهایی دراین زمینه، ورزشکار می تواند موضع و تصمیم بگیرد تا اقدامش به پای فدراسیون نوشته نشود. مانند ورزشکار الجزیره که خودش اعلام نمود مسابقه نمی دهد، ۱۰ سال هم محروم شد، اما در کشورش با استقبال مواجه گردید. مراکش هم در جام جهانی فوتبال دیدیم که چطور عمل کرد. گویا دولت مراکش به دنبال عادی کردن رابطه با اسرائیل بود، اما بازیکنان تصویر دیگری از خود عرضه کردند و بازخورد خوبی از کل جهان اسلام گرفتند. این نکته ای است که باید به آن توجه داشته باشیم.
کرمی: ما سعی کردیم با معاون وزیر ورزش، رئیس کمیته المپیک و دیگر مدیران در این سطح صحبت نماییم. اما از آنجائیکه این مسئله به قانون تبدیل نشده و ما همچنان به منشور المپیک پای بندیم، هیچ یک از مسؤولان ورزشی نمی توانند دراین زمینه اعلام موضع کنند. بمحض اتخاذ موضع رسمی، کل ورزش کشور تعلیق می شود.
* آقای کرمی آیا برای پرداخت چالشی تر و صریح تر به این موضوع در مستند خود، ملاحظه ای داشتید؟
کرمی: نه.
* پس چرا سقف چالشی که در این مورد دارید، همین است که در فیلم می بینیم؟
کرمی: دراین زمینه نکته ای وجود دارد. افرادی که جایگاه و سمت رسمی در ورزش کشور دارند، نمی توانند موضعی دراین زمینه داشته باشند. ما سعی کردیم با معاون وزیر ورزش، رئیس کمیته المپیک و دیگر مدیران در این سطح صحبت نماییم. اما از آنجائیکه این مسئله به قانون تبدیل نشده و ما همچنان به منشور المپیک پای بندیم، هیچیک از مسؤولان ورزشی نمی توانند دراین زمینه اعلام موضع کنند. بمحض اتخاذ موضع رسمی، کل ورزش کشور تعلیق می شود.
* خب مستند چرا در همین صف ایستاده و حرف صریح نمی زند؟
کرمی: صریح تر از این که می گوئیم باید یک سطل آب بریزیم و کل اسرائیل را از بین ببریم تا با آن بازی نکنیم؟
* تکلیف ما با اسرائیل که معلوم است، در رابطه با مدیریت ورزشی کشور و نسبت با قوانین جهانی چرا صریح نبودید؟
کرمی: سوال ما در مستند اینست که در این موقعیت، مدیران ورزشی چطور عمل می کنند؛ یکی مثل رسول خادم عمل می کند و دیگری مثل آرش میراسماعیلی. ما نمی توانستیم نوع مدیریت رسول خادم در این ماجرا را خیلی بسط بدهیم.
* چرا نمی توانستید؟
کرمی: چون نمی خواستیم برای یک مدیر تبلیغ کنیم!
* وقتی می خواهید از عملکردش دفاع کنید، چه ایرادی دارد؟ مثلا همان ماجرای نامه به قاسم سلیمانی که آقای دزفولی گفت، چرا نباید در فیلم مطرح شود؟
دزفولی: آن نامه به صورت رسمی منتشر نشد و محرمانه بود.
کرمی: حتی رسول خادم نامه ای هم به رهبری نوشت که آن کسی که نامه را در اختیار ما قرار داد، تاکید کرد در مستند به آن اشاره ای نشود.
* چرا حتی موضع رسول خادم هم در چارچوب گفت گو با وی در مستند نیست؟
کرمی: خودش حاضر به گفتگو نشد، اما معاونش آقای بنی تمیم در فیلم هست و موضع رسمی او را اعلام می کند.
رئیسی: سوای این مستند، دیده اید که یکی از مسؤولان رسمی کشور در این مسئله موضع مستقیم بگیرد؟
* اگر موضع رسمی بود که دیگر نیازی به ساخت چنین مستندی نبود. نه؟
رئیسی: احسنت. وقتی هیچ کس به صراحت در رابطه با این مسئله موضع گیری نکرده، من چگونه می توانم در مستند به صورت صریح به آن بپردازم؟ ما نمی خواستیم کار نمایشی در زمینه چالش با مسؤولان بسازیم. فیلم اتفاقاً در جای درستی ایستاده، این ماجرا در کشور ما مانند جریان ورود خانم ها به استادیوم است که هیچ کس حاضر نیست مستقیم در رابطه با آن صحبت کند. نقد شما را از منظر فیلم سازی کاملاً می پذیرم که یک مستند نباید موضع الاکلنگی داشته باشد، اما در این مورد خاص، مسئله این طور در کشور ما تعریف شده است. یا باید با یک نریشن فیک، موضع خودم را اعلام کنم، یا آنچه در حقیقت وجود دارد، به درستی ترسیم کنم. ما به جای آنکه سراغ آن نسخه فیک برویم، ترجیح دادیم شرایط واقعی را تصویر نماییم. محمدجواد رئیسی
* شما می خواستید آرش میراسماعیلی را نقد کنید و با او گفتگو کرده اید. چرا در این گفتگو هم چالشی در کار نیست؟
کرمی: بالاخره برخی ملاحظات تولیدی را هم باید در نظر گرفت. همین آقای میراسماعیلی در قسمت هایی از صحبت می خواست که دوربین را خاموش نماییم.
* کار مستندساز همین است؛ نمی شد همین صحنه ای که می گوید دوربین را خاموش کنید، در مستند نگه دارید؟
کرمی: من این کار را اخلاقی نمی دانم. تصمیم من این بود که حرف هایی که با رضایت زده است، در مستند منعکس کنم. در این مورد ملاحظه اخلاقی داشتم.
رئیسی: ما به «جنجال» بعنوان چاشنی جذابیت بیشتر یک فیلم نگاه نمی نماییم. من با مستندسازی مدل حسین شمقدری مشکل دارم. همین که در مستند نشان می دهیم سطح عملکرد دو مدیر چطور بوده و در جریان مواضع آنها قرار می گیریم، یعنی کار خویش را کرده ایم.
* بعنوان مستندساز سراغ کسی رفته اید که می گوئید عملکردش اشتباه بوده و برای کشور هزینه داشته، بعد می گوئید به سبب ملاحظه اخلاقی با او مواجهه منتقدانه و چالشی نداشتید؟
کرمی: مواضعش را گرفتم و در فیلم هم موجود است. همین اندازه می خواستیم مخاطب در جریان مواضع او قرار بگیرد. احتیاجی به چالش نداشتیم. من روایت او را از این اتفاق، در کنار روایت افراد دیگری آورده ام که خودشان شاهد ماجراها بوده اند.
* چرا حتی در رابطه با فایل مکالمه تلفنی میراسماعیلی که در فیلم پخش هم آنرا کرده اید، سوالی از او نپرسیده اید؟
کرمی: اینجا هم بحث تولیدی داشتیم. مصاحبه ما با آرش میراسماعیلی، پیش از انتشار فایل صوتی اش بود. آرش میراسماعیلی در رابطه با این اتفاق مواضعی داشته که آنرا در مستند منعکس کرده ایم، توقع داشتید با او کشتی بگیرم؟
* سوال جدی کردن، کشتی گرفتن با سوژه است؟
کرمی: وقتی خودش صراحتاً دارد موضعش را تشریح می کند، چه ضرورتی به کشتی گرفتن است؟
رئیسی: این نگاهی است که ما آگاهانه انتخاب نموده ایم. ما اساساً به «جنجال» مانند چاشنی برای جذابیت بیشتر یک فیلم نگاه نمی نماییم. من شخصاً با مستندسازی مدل حسین شمقدری مشکل دارم. همین که در مستند نشان می دهیم سطح عملکرد دو مدیر چطور بوده و در جریان مواضع آنها هم قرار می گیریم، یعنی کار خویش را کرده ایم. می توانستیم خیلی جنجالی تر به این ماجراها بپردازیم، اما نمی خواستیم. قبول دارم این جنجال ها سبب می شد مستند بیشتر دیده شود، اما انتخاب ما این نبود.
کرمی: ما به شخص مدیر کاری نداشتیم، آنچه برای ما موضوعیت داشت، عملکردش در یک مقطع مشخص است. به این مورد در مستند اشاره می نماییم که رفته ایم از فدراسیون جهانی جودو شکایت کرده ایم! آنها هم برای آنکه از خودشان دفاع کنند، احتیاج به شاهد داشته اند و فکر می کنید چه کسانی را برای شهادت به دادگاه بردند؟ وحید سرلک، مترجم تاجیک، سعید مولایی و محمد منصوری. این ها را بعنوان شاهد بردند و فدراسیون ایران باخت! این یک مدل مدیریت است، یک مدل هم می شود رسول خادم.
دزفولی: زمانی که این مستند را در یک اکران خصوصی پخش کردیم، یکی از مدیران ارشد وزارت ورزش هم حضور داشت که بلافاصله پس از پخش، جلسه را ترک کرد و حاضر به مصاحبه نشد. در طول پخش فیلم هم سرش در گوشی بود و انگار مبحث اهمیتی برایش نداشت!
* چرا چاره شما در مستند اینست که به ورزشکارانی که بازی نمی کنند، آپارتمان بدهیم؟
کرمی: این چاره ما نیست. حرف ما اینست که همه ورزشکاران کشور اگر در مسابقه ای با حریف اسرائیلی مواجه گشتند و انصراف دادند، باید از حقوق برابری برخوردار باشند و با آنها سلیقه ای رفتار نشود. ما قهرمان جودویی داریم که در یک سال چهار بار با حریفی اسرائیلی روبه رو شده، کل شانس های فعالیت در این عرصه را از دست داده و امروز هم راننده اسنپ است! کسی او را نمی شناسد. شما فقط برخی اسم ها را به سبب فضای رسانه ای می شناسید. خیلی ورزشکارها هستند که انصراف داده اند، اما کسی آنها را نمی شناسد. بد نیست به این نکته هم اشاره کنم که آمار رسمی از ورزشکارهایی که با اسرائیل روبرو شده و انصراف داده اند، وجود ندارد! نه کمیته المپیک چنین فهرستی دارد و نه وزارت ورزش. بنا بر این دست ما برای پژوهش در رابطه با این مورد خالی بود.
* برای انتخاب سوژه اصلی مستند، چقدر با اطلاع قبلی نسبت به این که او تصمیم بازگشت به وطن دارد، سراغش رفتید؟
رئیسی: با علم قبلی سراغش رفتیم.
* قبول دارید بنا بر این درام مستند تصنعی شده و مخاطب متوجه این طراحی می شود؟
رئیسی: مهم اینست که این اتفاق رخ داده و او این تصمیم را گرفته است. ما تنها از نظر زمانی، بخشی از اتفاق ها را بازسازی کردیم. او نزدیک یک سال این درگیری ها را داشته و در مقطعی حتی خبر در ارتباط با مهاجرتش در رسانه ها انتشار یافت، اما تکذیب نمود. رفتن برای این افراد، مثل آب خوردن است، اگر او تصمیم به ماندن می گیرد، این تصمیم کاملاً شخصی است.
دزفولی: حرف اصلی ما اینست که یک مرتبه برای همیشه باید دراین زمینه به یک فرمول مشخص برسیم. ما بعنوان مستندساز و شما در مقام رسانه، محدودیتی برای موضع گیری دراین زمینه نداریم. ما می توانیم صریح در این زمینه صحبت نماییم. حرکت کردن کج دار و مریز سرانجام خوبی ندارد. نقد این مستند هم بیشتر از ورزشکاران، متوجه مدیران است. وقتی این مستند را در یک اکران خصوصی پخش کردیم، یکی از مدیران ارشد وزارت ورزش حضور داشت که بلافاصله پس از پخش، جلسه را ترک کرد و حاضر به مصاحبه هم نشد. در طول پخش هم مدام سرش در گوشی بود و انگار مبحث اهمیتی برایش نداشت و حوصله دیدن فیلم را هم نداشت!
کرمی: آن روز چند مدیر دیگر هم بودند که پس از اکران فیلم رفتند و فقط ورزشکارها ماندند. حرف شان پشت تریبون این بود که هم اکنون باید مدیران در این سالن می ماندند و ما می رفتیم!


منبع:

1401/10/19
11:02:53
5.0 / 5
290
تگهای خبر: آینده , اكران , بازی , برند
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۹ بعلاوه ۳
artkit.ir - حقوق مادی و معنوی سایت كیت هنری محفوظ است

كیت هنری

کیتهای هنری